شوهرعمم میگفت اگه کنترل امور مملکت رو به دست من میدادن کاری میکردم که مملکت گلستون بشه، پسرش گفت :شما یه کنترل ماهواره رو به دست داری دهن ماروآسفالت کردی کنترل مملکت بماند! نمیدونم تو اون نگاه ها چی ردوبدل شد که پسر عمم قرمز شد ومحل حادثه روترک کرد!