هر دو همزمان لب هایمان را
بر یک فنجان گذاشتیم و نوشیدیم
هر دو همزمان چشم هایمان را
بستیم و هوا را بلعیدیم
هر دوی ما آنقدر این پا و آن پا کردیم
تا حسی آمد و ما را با هم آشتی داد
ما تحملِ آمدنِ آدم های جدید را نداشتیم

من و خود من
خواستیم چند روزی خوشبخت باشیم

. .