حرف‌هایت را شنیدم،
سنگین‌تر از آنها
نگاهم بود
در ردیفِ فوقانیِ کتابخانه
کشیدمش به زور
تا کفِ اتاق
خورد به در..
خورد به پایه‌ی تخت..
خورد به دیوار..
پرتَش کردم بر سقف.
از حرف‌های تو وُ نگاهم
سنگین‌تر، خودم بودم
ملحفه را کشیدم
وَ از مدار زمین
خارج شدم!!

"سید محمد مرکبیان"