میتوان ساعتها کار کرد و خسته نشد،
ولی نادیده گرفتن تلاشت توسط یک نفر
روزها خستگی را در تنت جا میدهد،
میشود در چشم همه از پیش بازنده بود و خود را نباخت،
ولی یک لحظه ایمان نداشتن آن یک نفر، برای همیشه بازندهات کند...
میشود از همه آدمهای دنیا مشت خورد و زمین گیر نشد،
ولی اخم کوچک آن یک نفر مچاله ات کند...
همه ما یک نفر را داریم که بزرگ ترین نقطه ضعف ماست....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زمین
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میخواهم همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوهِ زمین روی شانههایم افتاد
به سمتِ تو کج شوم
. .
به قول علی قاضی نظام:
منحصر به “تو” ترین آدمِ رویِ زمین، منم.
•• ιғ тнe eαrтн were rιɢнт, ɢod
woυld ɴoт нαve cнoѕeɴ нιмѕelғ αвove!
اگه زمین جای درستی بود
خدا بالا رو واس خودش انتخاب نمیکرد !
.࿐
فک کن ۷ میلیارد
تُن صدا وجود داره ولی فقط یه نفره
که میتونی با شنیدن صداش آروم شی..!
فک کن ۷ میلیارد آدم مختلف
رو زمین وجود داره؛
ولی فقط یه نفره که وقتی
غم عالم میریزه رو سرت میری و
باهاش حرف میزنی و
تا آروم نشی ولت نمیکنه..!
فک کن ۷ میلیارد آدم تو دنیاس ولی
فقط یه نفره که اندازه ی خودت
دوسش داری..!
۷ میلیارد آدم تو دنیاس ولی
فقط یه نفره که میتونه
بدون هیچ حرفی،
حرفاتو از چشمات بخونه!
Opportunity dances with those already on the dance floor
فرصت یا شانس با کسانی میرقصد که روی زمین رقص باشند!
.࿐
سقراط میگه:
«هنگامی که در زندگی،اوج میگیری؛ دوستانت میفهمند تو چه کسی بودی؛
اما هنگامی که در زندگی،به زمین می خوری آنوقت تو میفهمی که دوستانت چه کسانی بودند...!»
این جمله رو صد بار بخون!
از درد زیاد افتاد زمین داره گریه میکنه...
When everything seems to be going against you remember that the airplane takes off against the wind not with it
وقتی همه چیز بر خلاف میل تو پیش میره، یادت باشه هواپیما همیشه برخلاف جهت باد از زمین بلند میشه، نه در جهت باد منتظر پروازت باش
.࿐
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی