‏من واقعا زندگیم نابود شده، استرسم چندین برابر شده، قهوه خوردنم هزار برابر شده، از اونور لرزش دست‌هام و سر دردهام شونصد هزار برابر شده، پرخاشگرتر شدم، بیحوصله شدم، با هر چیزی گریه میکنم و مثل چی نگران آشناها و حتی غریبه‌هام، در حالیکه من الان باید به سمت آرزوهام میدوییدم.

گاهی به روزهای سخت نیاز داریم
تا بفهمیم چه کسی واقعا خانواده است
چه کسی دوسته چه کسی همراهه
و چه کسی فقط یه رهگذره
در مسیر زندگیمون.

لطفا از من نپرسید چه خبرا؟ من میخوام زندگیم رو خیلی شخصی نگه دارم ولی وقتی میپرسید دست خودم نیست اور شیر میکنم.

بالاخره آدم درست وارد زندگیمون میشه اما وقتی که طوری از آدم اشتباه زندگیمون لطمه خوردیم که دیگه نمیتونیم اون رو باور کنیم.

من تو زندگیم یه نفرو دارم که خیلی دوسش دارم، وقتی صداشو میشنوم اروم میشم، وقتی میبینمش انگیزه میگیرم، میخواستم بگم اون یه نفر تویی.

حواسم نیست کی لیوان آبم پر میشه
حواسم نیست چجوری از خیابون رد میشم میرسم اونور
حواسم نیست کی از خونه میرسم کلاس
حواسم نیست آدما دارن چی بهم میگن
اصلا حواسم نیست زندگیم چطوری داره میگذره.

اگ بلد نیستین افتاب زندگیم باشین به ابر های سیاهش اضافه نکنید حرام زاده ها

عاشق مواقعیم که خدا برام یه نشونه هایی می‌فرسته که میفهمم صدامو شنیده از حرفای نزده ی توی دلم خبر داره و من تنها نیستم. عاشق وقتاییم که خدا بهم اثبات می‌کنه که‌ وجود داره. عاشق اون زمانیم که بعد‌ گذروندن یه دوره ی سخت و سیاه از زندگیم حس می‌کنم خدا تن زخمیمو بغل کرده و داره بهم کمک می‌کنه تا همه چیز دوباره خوب بشه.

تنها روتین زندگیم که
چندین ساله تداوم داره
چایی خوردنه .️

در این لحظه از زندگیم، از همه جهت، از همه نظر و از همه بابت، متحمل فشار روانی‌ام.