شهریارت می شوم ، دار و ندارم می شوی
ماه رویم ! اخترِ دنباله دارم می شوی

صخره ام ! یاد تو موجِ روزگاران من است
بی قرارت می شوم اما قرارم می شوی

روزی از این روزها دل را به دریا می زنم
نا خدایت می شوم امیدوارم می شوی

متهم نه ! من که محکومم به عشقت نازنین
شوره زارم من ولیکن لاله زارم می شوی

تا سحر امن یجیبا بر لبم جاری ست تا
شامی از این شامها شب زنده دارم می شوی

واژگون می سازم این تقدیر شوم این ننگ را
گر چه از انصارم اما انحصارم می شوی

از امید از بیم از رفتن که می گویم شبی
شک ندارم تا سحر چشم انتظاری میشوی