یک داستان خیلی قشنگ
در یکی از روزها،
پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند••••
از هر وزیر خواست تا
کیسه ای برداشته و
به باغ قصر برود
و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها