من پر از دردم دقیقا مثل تو
خسته ام هردم دقیقا مثل تو

مثل پاییزم تمام فصلها
یکسره زردم دقیقا مثل تو

چون زمستانم یخ آجین پیکری
ساکت وسردم دقیقا مثل تو

پشت پا زد برمن و بر هستی ام
عمر نامردم دقیقا مثل تو

موج رنج از ساحل آسو د گی
می کند طردم دقیقا مثل تو

در شبان خلوت تنها یی ام
گریه ها کردم دقیقا مثل تو

رفته ام از دست و دیگر هیچگاه
بر نمی گردم دقیقا مثل تو ...