عاغا مامی ما داشت ساعت 2شب به زور گودزیلای داداش مارو می خوابوند هی داستان گفت اونم مگه خوابش میبرد(مام زیر پتو کله تو گوشی داریم داستانو گوش میدیم)رسید به یه جاهایی دیگه کم اورده بود....اره پیرزن بچه هایی که خوابشون نمی.....بردووووو....یکی یکی مینداخت ...تو اب جوش 0-0
حالا مارو داشته باش اون لحظه....
گودزیلا0-0
مامانم:)
نویسنده کتاب کودک:(
من :0
خداییش خواب من یکی پرید
مامان ما داریم ایا؟؟؟؟؟