وقتی کسی که دوستش داری، کسی که در زندگیات نقشی داشته، میرود، میمیرد و دیگر نیست، همه چیز دگرگون میشود !
چه بخواهی و چه نخواهی. آنچه به جا میماند، کتابها هستند و نامهها و عکسها ، یادها و اندوهی چاره ناپذیر و گاهی هم در گوشهای، خیابانی، کسی را اشتباهی به جای او میگیری و به دنبالش میدوی !
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کتاب
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به جرعت میتونم بگم سطح علاقت به کتابای قشنگ رو بالا میبره...
این چنل پر از تیکه کتابای نابه واقعا حرف نداره پستاش:
دیگه لازم نیس هزینه زیادی ب کتاب بدی کلی درخت قطع بشه
اینجا همه کتاب ها را پی دی اف رایگان میزاره .️
اگر توهم همیشه تو کتابات یه هایلایت برداشتی همه کتابتو زرد کردی جات اینجاست
✿ کپشن خاص ✿
هنگامی که سفید پوستان به سرزمین ما آمدند، ما مزرعه و معدن داشتیم و آنان «کتاب مقدس» را در دست داشتند ...
آنان به ما آموختند که چشمانمان را ببندیم و دعا کنیم؛ وقتی چشم گشودیم، «کتاب مقدس» در دستان ما بود؛ اما آنان مالک مزرعه و معدن ما بودند!!
«چشمان تان را باز نگه دارید، حتی هنگام دعا ...»
.
هیچکس و هیچ چیز بـر زنی کـه
بـا خواندن کتاب و شعـر گـوش دادن بـه موسیقی و نوشیـدن قهـوه حالـش خوب می شـود پیـروز نخواهـد شـد..
#جبران_خلیل_جبران
.
میخوای موفق شی؟
چند ماه کمرنگ شو،
صبحا زودتر بیدار شو،
گوشیو در صورت استفاده ضروری بردار، درس بخون و یا برای هدفات تلاش کن، از دیروزت سخت تر کار کن
و مثبت فکر کن،
ورزش کن و تغذیه سالم داشته باش، هرروز یک تایمیو کتاب بخون و
مدیتیشن کن....
باور کن راه و رمزش همین چندتاس....
✿ کپشن خاص ✿
با خودم قرار گذاشته ام ، به وقت تمام بی خیالی ها ، توی تمام کافه ها ، خیابان ها ، کتابفروشی ها ...
خودم را به صرف انواع قهوه و نوشیدنی و موسیقی و شعر ؛ دعوت کرده ام و به قدم زدن روی تمام سنگفرش های پیاده روهای این شهر ...
قرار گذاشته ام با خودم و با آسمان و با ابرها ،
که رهاتر از همیشه در آسمان های خیال ، پرواز کنم و در آغوش ابرهای آرامش ، بخوابم .
و بخندم ،
و آرام باشم ...
قرار گذاشته ام با کبوترها ، گربه ها ، گنجشک ها ،
با برگ ها ، با قاصدک ها ، با گل ها ...
قرار گذاشته ام آنقدر برای خودم باشم که هر جای زندگی که دلم گرفت ؛ با مرورِ حالِ خوب این روزهایم بخندم ،
و هر جا که کم آوردم ؛ بی معطلی با خودم توی کافه ای ، خیابانی ، چیزی ، قرار بگذارم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا