چقدر این تیکه از کتاب نیمه‌ی تاریک ماه قابل تأمله وقتی هوشنگ گلشیری می‌نویسه:

‏گفتم : شما به امیدوار بودن معتاد شده‌اید ، صبح‌ که بلند می‌شوید مثل کلاه و پیراهن و سنجاق کروات امیدواری‌تان را هم می‌پوشید ..