این روزهاست که از پی یکدیگر میروند
و تو از پی دیگران
و این منم که جا مانده ام
در خزان سرد خاطرات تو
سرمای سوزناکی است
اما سوزناک تر از آن
دیدن توست که برای گرم کردن خودت
دیگران را هیزم آتش خود میکنی
روزی هیزم ها تمام می شوند
و تو ســــــــرد خواهی شد
ســــــردِ ســـــــــردِ ســـــــــــرد...