حس بلاتکلیفی اونجایی که با دست پست می زنه
و با پا پیشت می کشه رو نزار قبانی خیلی
قشنگ توصیف کرده:
" مِثلَ سیجارَهٍ، بَقیّت فی اِصبَعَیکِ لا تُدَخِنینی
و لا تُطِفئینَنی! هَل نَسیتی اِنّی اَحتَرِق؟ "
مثل سیگار روشنی که نه کشیدی و نه خاموشش
کردی لای انگشتات باقی موندم، آیا
فراموش کردی که در حال سوختنم؟