تقــدیم بـه تـویــــی کـه نـدارمـــت:

میان تمام نداشتن هادوستت دارم؛

شانس دیدنت راهرروز ندارم ولی دوستت دارم؛

وقتی دلم هوایت رامیکندحق شنیدن صدایت راندارم ولی دوستت دارم؛

وقت هایی که روحم دردداردومیشکند شانه هایت رابرای گریستن کم دارم ولی دوستت دارم؛

وقت دلتنگی هایم،آغوشت رابرای آرام شدن ندارم ولی دوستت دارم؛


آری همه ی وجودمی ولی هیچ جای زندگیم ندارمت؛
ومیان تمام نداشتن هابازهم باتمام وجودم دوست دارمت