تو رفتی از دست من و دست همه رو شد
دستان گرم دوستان تیغه ی چاقو شد

از دوستانم دشمنی را بیشتر دیدم
این روزها من دشمنان را دوست تر دیدم

دلخسته از نیرنگ و تزویر رفیقانم
مثل نهالی در دل بی رحم طوفانم

تنهاتر از فرمانروای مانده بی لشگر
از قلعه ای ویران شده در جنگ ویران تر

بی کار و کس بی همنفس بی سایه بی همراه
تنهاترم از اولین انسان روی ماه

#مجید_احمدی