مردی در حالی كه به قصرها و خانه های زيبا مينگريست به دوستش گفت:
وقتی اين همه اموال رو تقسيم ميكردن ما كجا بوديم؟
دوست او دستش رو گرفت و به بيمارستان برد و گفت:
وقتی اين بيماريها رو تقسيم ميكردن ما كجا بوديم!!!
خدايا واسه داده ها و نداده هات شكر
الهی!يک ذهن آرام
يک تن سالم
يک خواب شيرين
يک خيال راحت
يک روز قشنگ
يک خبر خوش
يک خوشی از ته دل
نصيب خودم و همه دوستای عزيزم کن... آمين