فانتزیم اینه یه دخترداشته باشم
یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه موهاشم بخوره صورتم
در ِ گوشم بگه بابایی بهم پول میدی
داریم با بچه ها میریم بیرون
موهاشو بزنم کنار
ماچش کنم
بگم بروازجیبم ورداربابایی
به خاطردخترم هم که شده یه روزی بابا میشم بخدا