شهرزادخوبی نبودی
و آخراین قصه نیمه کاره ماند
می نشینم کنارتخت وبرای جای خالی ات
شعری راکه دوست داشتی میخوانم
دستهای سایه ات رامیگیرم
نوازش می کنم و رو به این آخرین تکه ازتو
که باقی مانده است درمن هنوزمیگویم:میدانی من
آنهایی راکه میروند
بیشتردوست دارم