شما فرصتA رو بخاطر فرصتB از دست میدی. بعد فرصت B روهم بخاطر یه Cکه فکر میکنی ارزشش رو داره کنار میذاری. بعد یهو C از بین میره و تو میمونی و دستهای خالیت.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دستهای
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
پدر بزرگم همیشه میگفت:
اگه یه روز دلت گیر کرد، زن گرفتی،
با دستهای خودت موهاش رو بباف،
گوشواره گوشش کن و نوازشش کن
زنها از گرسنگی نمیمیرن،
اما بی مهری و بی توجهی حتما آنها را میکشه!
.࿐
از واقعیتها فرار میکنیم. روبروی اینه رژ لب میزنیم و خط چشم میکشیم و تند تند پلک میزنیم که اشکهایمان نریزد و زود فرار میکنیم تا مبادا ادمی که درون آینه نشسته لب باز کند و بگوید:
تو درست به اندازه حرف هایی که کسی را نداری که برایش بگویی، اندازه گریه هایی که برایشان شانهای نداری،اندازه دستهایی که نیستند تا دستهای سردت را بگیرند و اندازه بوسه هایی که پشت لبخندهای مصنوعیت مخفی میشوند، تنهایی.
ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...
🤍.
ما بیش از اندازه قوی بودیم ؛
مدام می شکستیم ، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم ،
اشک می ریختیم ، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت ، روی پاهای خودمان می ایستادیم .
ما بیش از اندازه قوی بودیم ، به کسی تکیه نمی دادیم ، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم .
ما به قیمت همین قوی بودن ، از پا در آمدیم !
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
همین الان شروع کن.️
دستهایت را روی زانوهایت بگذار و بلند شو
هیچ کس در این دنیا به اندازه خودت,تو را دوست ندارد پس منتظر نباش یک نفر بیاید و تو را به آرزوهایت برساند ,تو ,همان یک نفری
#عرفانی
خدایا !
سنگین آمده ام و با کوله باری از گناه ، سبک بازم گردان !
خدایا !
سبک آمده ام و با دستهایی تهی ، سنگین بازم گردان !
حال زن ها
از دستهای شان پیداست
زنی که
انگشتهای ش را سوهان می کشد
رنگ می زند
و روزی هزار بار توی نور خورشید نگاهش می کند
حال دلش فرق دارد
با زنی که ناخنهای ش یکی در میان
کوتاه و بلند است
زنی که با شکستن یک ناخن
هر ٩ تای دیگر را کوتاه می کند
ببین اگر دلش بشکند
با دنیا چه می کند..
حال زن ها را
از دستهای شان می توان فهمید
فاصله ات را بامن رعایت کن!
من بی جنبه تر از آنم
که در برابر وفور عطر تو مقاومت کنم
و تو را تا آخرین جرعه سر نکشم!
از یک فاصله که نزدیک تر می شوی
ناخودآگاه دستهای قلبم
به رویت آغوش وا می کنند و
همه چیز در من ،از نو آغاز می شود...
فاصله را که بر می داری
دنیا در برابر زیبایی تو
مات می شود و ترس بَرَم می دارد
که نکند غرورم تاب نیاورد و
درون ویرانم برایت پدیدار شود.
شکنجه گر!
برای غرورم هم که شده
فاصله ات را با من رعایت کن!
دلم براے دوست داشتنت میرود.
دست هایم براے نوشتنت.
چشمهایم براے دیدنت.
من میروم و تو میآیی.
تو به دلم.
تو به دستهایم.
تو به چشمهایم.
رفت و آمدمان را همیشه دوست داشتم.
تو به همهچیز میآیی!