. #ترجمه:
ᴡᴇ ᴡᴇʀᴇ ɴᴏᴛ ᴊᴇʀᴋᴇᴅ ғᴏʀ ᵃ ʜᴜʀʀʏـ.
واسه هَرکے پَرپَر زدیم پَروازمونو جاکِش نَدید!
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زدیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اگه بخوام عشق رو براتون توصیف کنم اینجوری بگم که با مامانم جفتمون بابام رو صدا زدیم بابام بهم گفت تو خفهشو، جانم خانوم چی میخوای
واسہ هَرکے پَر پَر زدیم،
پروازمونو جاکِش نَدید...
لیوانی چای ریخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد که روی لبه ی لیوان دور میزد. نظرم را به خودش جلب کرد. دقایقی به آن خیره ماندم و نکته ی جالب اینجا بود که این مورچه ی زبان بسته ده ها بار دایره ی کوچک لبه ی لیوان را دور زد. هر از گاهی می ایستاد و دو طرفش را نگاه میکرد. یک طرفش چای جوشان و طرفی دیگر ارتفاع. از هردو میترسید به همین خاطر همان دایره را مدام دور میزد. او قابلیت های خود را نمیشناخت. نمیدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همین خاطر در جا میزد. مسیری طولانی و بی پایان را طی میکرد ولی همانجایی بود که بود.
یاد بیتی از شعری افتادم که میگفت " سالها ره میرویم و در مسیر ، همچنان در منزل اول اسیر"
ما انسان ها نیز اگر قابلیت های خود را میشناختیم و آنرا باور میکردیم هیچگاه دور خود نمیچرخیدیم. هیچگاه درجا نمیزدیم
✿ کپشن خاص ✿
ما تقصیر نداشتیم
ما فقط کمی زیادی دوستشان داشتیم
آنقدر بزرگشان کردیم که روز به روز کوچکتر شدیم
آنقدر مهربانی کردیم که دلشان را زدیم
آنقدر محبت کردیم که وظیفه امان شد
به همین راحتی عادی شدیم و از ما گذشتند
به سرعت برق جایمان را به کسی دادند
بلاک شدیم تا دوستت دارم هایمان را نشنوند
پشت سرمان حرف زدند
تا شاید کوچکتر از این شویم
ما دیگر کوچک نمی شویم
ما دوست هایمان را داشته ایم
بخشش هایمان را کرده ایم
ولی فراموش نکرده ایم
هنوز می سوزیم
از رفتن آنکه رفته
یا از عشقی که به پای نا اهلش سوزانده ایم
فرقی نمی کند،
ما دیگر نه دلی داریم برای او
نه جای خالی بر صندلی روبرو
در کافه همیشگی
تنها می رویم
قهوه امان را میخوریم
سیگارمان را می کشیم
و می رویم پی زندگی مان !
#آریا_نوری
ما به کسایی که نمیشاختیم لبخند زدیم،
همین کارمون اشتباه بود.
.࿐
کاش جای این همه بیماری و این همه مسری و واگیر دار بودنشان
عشق مسری و واگیر دار بود
اگر تب میکردیم،تب عشق باشد!
اگر بهم دست میدادیم،دوستی و مهربانی انتقال پیدا میکرد
اگر هر روز همدیگر را میدیدم،از احوال عاشقیمان حرف میزدیم و شادی و محبت را درونمان زنده میکردیم
کاش هر کداممان ناقل عشق می شد و هر روز هزاران هزار نفر در جهان مبتلا به عشق داشتیم
کاش جای این همه علائم بد و وحشتناک،
شادی و نشاط در چشم هایمان موج میزد و اگر مبتلا به عشق میشدیم،
هر روز و هر روز خنده روی لبهایمان می نشست
کاش در دعاهایمان خدا را نه برای مصون ماندن از این بیماری و دفع بلا،
بلکه برای مبتلا شدن به عشق شکر می کردیم..
#محسن_صفری
آدما وقتی ناراحتن، فکر میکنن غمیگنترین آدم دنیان.
ولی وقتی که خوشحالن هیچوقت فکر نمیکنن که خوشحالترین و خوشبختترین آدم دنیان.
چون پیش خودشون میگن؛
"بقیه خوشحالی های مداوم تر و بیشتری
نسبت به من دارن، این که چیزی نیست"
و درست همین لحظهست که حال خوب بلافاصله ازمون فاصله میگیره و میره
چون قدرشو ندونستیم.
اینجوری میشه که جایگاه شاد بودن و ناراحتی، هیچوقت برابر نبوده
چون خودمون تعادلشو به هم زدیم.
همیشه کفه ی ترازوی ناراحتی و حال بد،
سنگین تر از خوشحال بودن و حال خوب بوده.
چون ما آدما ناراحت بودنو دوست داریم؛
هرچقد که خلافشو فریاد بزنیم.
ولی از درون، کاملا برعکسه.
•we were ɴoт jerĸed ғor α нυrry.
واسه هَرڪے پَر پَر زدیم پَروازمونو جاڪِش نَدید.
.࿐
تکلیف حرفایی که هیچوخ نزدیم چی میشه؟؟