کپشن های مربوط به نپذیرفت

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نپذیرفت

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ردفلگ اصلی = نپذیرفتن حس بدی که ایجاد کردی، رفتن تو نقش قربانی و gaslighting

ما آرزو کردیم و نپذیرفتیم که قرار نیست به تمام آرزوهامان برسیم،
ما آدم‌ها را دوست داشتیم و نپذیرفتیم که قرار نیست همه دوستمان داشته باشند،
ما روزهای خوب می‌خواستیم و نپذیرفتیم که قرار نیست تمام روزها خوب باشند...
و هر روز غمگین‌تر شدیم.

گاهی برای رسیدن به آرامش، باید پذیرفت... باید قبول کرد و ناممکن‌ها و نشدنی‌ها را به رسمیت شناخت و توقع زیادی نداشت...
گاهی برای رسیدن به آرامش، باید از خیلی چیزها گذشت...

#نرگس_صرافیان_طوفان

✿ کپشن خاص ✿

ما آرزو کردیم و نپذیرفتیم که قرار نیست به تمام آرزوهامان برسیم،
ما آدم‌ها را دوست داشتیم و نپذیرفتیم که قرار نیست همه دوستمان داشته باشند،
ما روزهای خوب می‌خواستیم و نپذیرفتیم که قرار نیست تمام روزها خوب باشند...
و هر روز غمگین‌تر شدیم.

گاهی برای رسیدن به آرامش، باید پذیرفت... باید قبول کرد و ناممکن‌ها و نشدنی‌ها را به رسمیت شناخت و توقع زیادی نداشت...
گاهی برای رسیدن به آرامش، باید از خیلی چیزها گذشت...

#نرگس_صرافیان_طوفان

✿ کپشن خاص ✿

ما آرزو کردیم و نپذیرفتیم که قرار نیست به تمام آرزوهامان برسیم،
ما آدم‌ها را دوست داشتیم و نپذیرفتیم که قرار نیست همه دوستمان داشته باشند،
ما روزهای خوب می‌خواستیم و نپذیرفتیم که قرار نیست تمام روزها خوب باشند...
و هر روز غمگین‌تر شدیم.

گاهی برای رسیدن به آرامش، باید پذیرفت... باید قبول کرد و ناممکن‌ها و نشدنی‌ها را به رسمیت شناخت و توقع زیادی نداشت...
گاهی برای رسیدن به آرامش، باید از خیلی چیزها گذشت...

#نرگس_صرافیان_طوفان

متاسفانه من هنوز نپذیرفتم که بیخیالم شدی...

در زمان خلافت
تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد،می گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.

بارها در سخنانش
انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...


وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه
از او خواستند که حاکم شود گفت:
"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."
اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد.
بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.

سعد ابن ابی وقاص،
مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد،
نه خانه را بر سرش خراب کرد، و نه حتی علیه او سخن گفت.

طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند،
نپذیرفت.
چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند...

کسانیکه با او جنگیدند را “محارب نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.


هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود،
مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند،
با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت،
گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد.
نخواست به زور ، حرف خود را به کرسی بنشاند.
در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد
و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن...
از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.

فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟
گفتند مسیحی است.
گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟
مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد...

مهمترین عوامل بروز اختلافات در اوایل ازدواج


بر سر رفت و آمد با خانواده‌های خود جنگ می‌کنند.
تمایل دارند یکدیگر را تغییر دهند.
انتظار دارند زندگی مانند داستان‌های عاشقانه کتاب‌ها باشد

زندگی خود را با دیگران مقایسه می‌کنند
عجله دارند رابطه‌شان بسرعت بهبود یابد و شبیه هم رفتار کنند.
در مشاجرات، تحت تاثیر احساسات قرار می‌گیرند و هیجانی برخورد می‌کنند

در مورد مسائل ساده و پیش پا افتاده بحث می‌کنند.
به رابطه همسر خود با خانواده شان حسادت می‌کنند
دلتنگ زندگی در خانواده خود می‌شوند.

مانند دوران تجرد رفتار می‌کنند و هنوز زندگی مشترک را نپذیرفته‌اند.
پس از مشاجره از عذرخواهی استفاده نمی‌کنند
فرصت خطا برای یکدیگر قائل نمی‌شوند.

ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﻣﻌﻤﻮﻻ ﭼﯿﺰ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ
ﻓﻌﻼ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺑﻌﺪﺍ ﭼﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻢ براتون

خاطره ای از یک پزشک متخصص اطفال

من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم.
سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم ؛
کنار بانک دستفروشی بساط باطری ، ساعت ،فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.
دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است.

آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.
جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده ؛
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است!

گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد.
(دو ریالی صلواتی موجود است)

باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم
مراجعه کردند و به آنها هم...

گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟

با کمال سادگی گفت:
۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.

مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم ،دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،
در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم .

احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم .
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم . این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد.

من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم...

به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم.
گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد!

صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم ، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.
دگرگون شده بودم ،
ما کجا اینها کجا؟!

از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار
مطبم نوشتند با این مضمون؛


دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،
اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی:

گفت باور نمی کردم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش ..


راستى یك سوال :

شغل شما چیه؟

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

ردفلگ, اصلی, نپذیرفتن, ایجاد, کردی, قربانی, آرزو, کردیم, نپذیرفتیم, قرار, نیست, تمام, آرزوهامان, برسیم, آدمها, دوست, داشتیم, دوستمان, داشته, باشند, روزهای, میخواستیم, غمگینتر, شدیم, گاهی, برای, رسیدن, آرامش, باید, قبول, ناممکنها, نشدنیها, رسمیت, شناخت, توقع, زیادی, نداشت, خیلی, چیزها, گذشت, کپشن, متاسفانه, هنوز, نپذیرفتم, بیخیالم, زمان, خلافت, تمامی, خزانه, داری, سرزمین, پهناور, اسلام, ایرانیان, سپرد, مردمان, دستی, بودند, بارها, سخنانش, انتقاد, حاکم, تکلیف, شرعی, دانست, وقتی, عثمان, اصرار, شدید, سابقه, خواستند, کنید, سراغ, دیگری, روید, قاطع, انتخاب, نگفت, خانه, مطیع, باشید, صحنه, بمانید, اظهار, ایمن, نیستم, اینکه, نگاهم, دارد, وقاص, مشروعیت, دولتش, بیعت, نکرد, خراب, علیه, طلحه, زبیر, آمدند, مقام, مدینه, تدارک, نمودن, کردند, کسانیکه, جنگیدند, محارب, نخواند, برادران, مسلمان, مایند, هنگامی, خلیفه, سرکشی, شهرها, رفته, مردمانی, دنبال, پیاده, افتاده, مشایعت, فریاد, انسانی, مانند, هستم, بروید, زندگی, برسید, برابر, تعظیم, بزرگترین, امپراطوری, جهان, مسیحی, اختلاف, پیدا, قاضی, سپرده, نخواست, کرسی, بنشاند, دادگاه, محترمانه, کرده, بیشتر, خشمگین, نباید, فرقی, باشیم, بترس, عدالت, رعایت, آنجایی, شاهدی, ادعای, فردی, نابینا, گدایی, کمکش, گفتند, برایتان, دینش, گفتید, حالا, مقرر, المال, مسلمین, بدهند, مجبور, نباشد, مهمترین, عوامل, بروز, اختلافات, اوایل, ازدواج, میکنند, تمایل, دارند, یکدیگر, تغییر, انتظار, داستانهای, عاشقانه, کتابها, دیگران, مقایسه, عجله, رابطهشان, بسرعت, بهبود, یابد, شبیه, رفتار, مشاجرات, تاثیر, احساسات, میگیرند, هیجانی, برخورد, مورد, مسائل, ساده, همسر, خانواده, حسادت, دلتنگ, میشوند, دوران, تجرد, مشترک, مشاجره, عذرخواهی, استفاده, نمیکنند, فرصت, قائل, نمیشوند, براتون, خاطره, پزشک, متخصص, اطفال, دکتر, سالها, بانک, کردم, بیرون, آمدم, کنار, دستفروشی, بساط, باطری, ساعت, فیلم, اجناس, دیدم, مقداری, ریالی, بساطش, ریخته, تلفنهای, عمومی, میکردند, تومان, دادم, گفتم, خوشرویی, پولم, اینها, صلواتی, یعنی, سلامتی, خودت, بفرست, نوشته, میزش, اشاره, موجود, باورم, مراجعه, آنها, چقدر, درآمد, مجانی, میدهی, کمال, سادگی, بیفتد, میگیرم, میدهم, بدنم, دویدم, خوشبخت, چهارم, مالش, میدهد, صورتی, تاکنون, جرأت, میتوانم, بگویم, نرفتم, مریض, احساساتی, گرفتم, جوان, لبخندی, مملو, خوشحال, اسکناس, تومانی, طرفش, همان, حرفش, تکرار, مغرور, تشریف, دارم, گرمای, تابستان, کاری, بکنم, کارها, چیست, پزشکم, آقای, جمعه, بپذیر, نمیدانید, ثواب, صورتش, بوسیدم, حالی, گریان, بودم, خودم, درون, اتومبیلم, انداختم, منزل, دگرگون, تابلویی, اطاق, مطبم, نوشتند, مضمون؛, دوستان, آشنایان, طعنه, زدند, گفته, گوشم, همیشه, طنین, انداز, سعدی, بانگ, مرغی, چنین, مدهوش, آدمیت, تسبیح, خاموش, راستى, سوال,