جای سوختگی رو پام بود به مامانم نشون دادم گفتم این جای چیه !؟!
گفت بچه بودی چهارشنبه سوری رفتیم خونه بابابزرگ اینا از رو اتیش پریدی
گفتم اهان پس اونجا اینطوری شد
گفت نه اومدیم خونه قاشق داغ گذاشتم رو پات تا دیگه از این غلطا نکنی ...
رفيق بى كلك ماااادر...