عزیزدلم! نه اندوه، نه بیماری و نه گرفتاری، پایانِ راهِ تو نیستند! پایان راه تو درست همان‌جایی‌ست که کنار می‌کشی و خودت را تسلیم گردباد چموش شرایط می‌کنی.
وقتی می‌شود جسورانه از همان ابتدا مقابل اولین مهره‌‌های ناخلف ایستاد و مابقیِ مهره‌ها را نجات داد، چرا ناامید می‌شوی؟
تو قوی‌تر از چیزی هستی که فکر می‌کنی، بسیار قوی‌تر، بسیار جسورتر و بسیار تسلیم‌ناپذیرتر...




. .