خدا ميداند ولي آن روز که آخرين زنگ دنيا ميخورد،ديگر نه ميشود تقلب کرد
ونه ميشود سرکسي را کلاه گذاشت...
آن روز تازه ميفهميم دنيا با آن همه بزرگيش از جلسه ي امتحان هم کوچکتربود...
آن روز تازه ميفهميم زندگي عجب سوال سختي بود،سوالي که بيش از يک بارنمي توان به آن پاسخ داد
خداکند آن روزکه آخرين زنگ دنيا ميخورد،روي تخته سياه قيامت اسم ما را جزو خوبهانوشته باشند...
خدا کند حواسمان بوده باشد وزنگهاي تفريح،آنقدر در حياط نمانده باشيم که حيات يادمان رفته باشد
خدا کند که دفتر زندگيمان را جلد کرده باشيم
وبدانيم که دنيا چرک نويسي بيش نيست...