کلیسا، یهودیان زیادی را به اجبار مسیحی می‌کرد و به خانه ی آنها سر می‌زد تا مطمئن شود آنها مراسم یهودی را به جا نمی‌اورند.
در همسایگی کاتولیکی، یک یهودی زندگی می‌کرد که آن کاتولیک او را به اجبار به کلیسا برد و پدر روحانی با ریختن آب مقدس بر او، این جملات را بر زبان اورد:
‏یهودی زاده شده، یهودی بزرگ شده، اکنون مسیحی هستی.
بعد از چند وقت همسایه مسیحی به خانه یهودی می‌رود و متوجه می‌شود که او طبق عادت یهودیها برای شبات ماهی درست کرده و مرغ درست نکرده است.
‏مرد یهودی در برابر چشمان متحیر و غضبناک مسیحی، چند قطره آب را بر روی ماهی می‌ریزد و این جملات را تکرار می‌کند:
ماهی زاده شده‌ای، ماهی بزرگ شده‌ای، اکنون مرغ هستی..