بَچه که بودیم
وقتی یهویی برقامون میرفت
بابامون هرجای خونه که بود داد میزد
نترسیدا من اینجام
الان تویِ جایی از زندگیم
دلم یکی و میخواد که وسطِ این تاریکی های زندگی
اونجایی که هیچ نورِ امیدی وجود نداره
یهو داد بزنهُ بگه
نترسیا من اینجام...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی برقامون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)