خستگی روحی خیلی بدتر از خستگی جِسمیه.

جِسمِ تکراری ، روح متفاوت!

جِسمها
چون کوزه‌های بَسته‌سر
تا که در هر کوزه چِه بْوَد آن نگر

کوزهٔ یِ آن تَن
پُر از آب حیات
کوزهٔ یِ این تن پُر از زَهر مَمات

گر به مَظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گم‌رهی...


"مولانا"

خستـه کننـده میشـــــه برات
!!..همـــــه چیـــــز...
وقتـــــی
↻ روحـــــت بـــــا جِسمت↻
اختلاف سنی
داشتـــــه باشـــــہ.
 
‌

✨
ای بـه تـو زنـده جِسم و جان
مونس جانِ کیستی

من اگه روح بودَم ، ❣
شَک نکن ❣
توجِسمِ توعَسیرمیشُدَم.!••

مُغَفّل وار پنداری تو عاشق را،
ولیکن او
به هر دم پرده می‌سوزد ز آتش ‌های هوشیاری

لباسِ خویش می‌درّد،
قبای جِسم می‌سوزد
که تا وقتِ کنارِ دوست، باشد از همه عاری ...

به غیر دوست هر چِش هست، طرّاران همی دزدند
به معنی کرده او زین فعل
بر طرّار،
طرّاری ...

که تا خلوت کند زیشان،
کند مشغول ایشان را
بگیرد خانۀ تَجرید و خلوت را به عیّاری ...


"مولانا "

⇦خسته کننـــــده میشـــــه برات⇨
!!
...[همـــــه چیـــــز]...
⇦ وقتـــــی⇨
↻ روحـــــت بـــــا جِسمت↻
⇦ اختلاف سنی ⇨
....داشتـــــه باشـــــہ...