من معتقدم صدا زدن آدمها با اسم شناسنامههایشان کار چندان دلچسبی نیست! این اسمها را دیگران انتخاب کردهاند!
باید ویژگیهای آدمها را فهمید و بعد جور متفاوتی صدایشان زد!
مثلا من تو را "التیام" صدا میزنم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ایشان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
در زندگیام همیشه آمادگی این را دارم که تنها بشوم، چون بعضی از آدمها سریعاً عوض میشوند، امروز برای آنها مهمترینی اما فردا ممکن است برایشان هیچگونه اهمیتی نداشته باشی...
ویلیام شکسپیر ارزش دوست داشته شدن رو به خوبی درک میکرده که گفته:
بارها و بارها دوستت دارم را تکرار کنید آدم ها هر لحظه نیاز دارند بدانند قلبی هست که برایشان میتپد🫀
آدمها
قند را میشکنند تا از حلاوتش بهره گیرند
رکورد را میشکنند به افتخارش برسند
هیزم را میشکنند تا به گرمای آتش برسند
غرور را میشکنند تا به افتادگی برسند
سکوت را میشکنند به آوازی برسند
برای همه ی شکستن هایشان
دلایل خوبی دارند آدمها....
هنوز نفهمیدم چرا آدمها "دل" میشکنند
. ژبوته
#یگانه_مظهری
افراد را با همهی کاستیهایشان دوست داشته باشید نه به امید چیزی که آرزو دارید روزی بشوند.🤌🏻
•
آنشرلی گفت : آه ماریلا ، نصف لذت
هرچیز انتظاری است که برایش میکشی
ممکن است خیلی چیزها را به دست نیاوری اما میتوانی از انتظار کشیدن برایشان لذت ببری ..️
♡
بودن های نصفه و نیمه آدم ها به هیچ دردتان
نمی خورد!
خودتان را گرفتار همچین افرادی نکنید !
همانها که نه می شود گفت دارینشان و نه می شود گفت ندارینشان!
همانها که تنها شما را از کسانی که واقعا دوستتان دارند دور می کنند!
و در آخر با یک جمله ی "لیاقت تو بهتر از من است" رهایتان می کنند و خطایشان را توجیه!
و شما می مانید و آدم هایی که به خاطر وجود آنها درکنارتان و دوست داشتنشان،
از خود رهانده اید و جز تنهایی راهی برای خود نگذاشته اید!
• |.|
کاش میشد سر دَرِ هر خونهی ایرانی این نوشتهی جبران خلیل جبران زده میشد که؛
فرزندانِ شما از آنِ شما نیستند!
شما مجاز هستید که عشقِ خود را به ایشان هدیه دهید، نه افکارتان را.
من پذیرفته ام که برای آدمهای اندک شماری میشود حرف زد ،
برایشان رفیق بود و سویشان امید رفاقت داشت ..
"I realized that I have sorrows that sometimes I don't even find a name for, let alone a relief."
«فهمیدم غمهایی دارم که گاهی حتی نامیهم برایشان پیدا نمیکنم، چه برسد به تسکین.»