اصن به نظر من خواستگاري بايد 6صبح باشه قيافه واقعي دختره رو ببينيم :|

زن : عزيزم ! يادته روز خواستگاري وقتي ازت پرسيدم چرا مي خواي با من ازدواج کني ، چي گفتي ؟
شوهر : آره ، خوب يادمه ، گفتم : مي خواهم يک نفر را در زندگي خوشبخت کنم.
زن : خوب ، پس چي شد ؟
شوهر : خوب ، خوشبخت کردم ديگه.
زن : کيو خوشبخت کردي ؟
شوهر : همون بيچاره اي رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!

یکی از فانتزیام اینه که برم ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ
ﭘﺪﺭ ﻋﺮﻭﺱ ﺍﺯﻡ ﺑﭙﺮﺳﻪ
ﺧﻮﺏ ﺁﻗﺎ ﺩﻭﻣﺎﺩ ﻋﺰﻳﺰ ، ﺧﻮﻧﻪ .. ﻣﺎﺷﻴﻦ ، ﻛﺎﺭ ، ﭘﻮﻝ ﭼﻴﺎ ﺩﺍﺭﻥ ؟
ﺑﻌﺪ ﻣﻨﻢ ﻗﺎﻃﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻠﻴﺪ ﻫـﺎﭺ ﺑﻜــُـ ﭘﺮﺕ ﻛﻨﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ، ﻧﻴﻮﻣﺪﻡ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ !
ﻳﺎﺭﻭ ﭘﺪﺭﻩ ﻫﻢ ﺳﻮﻳﭻ ﭘﺮﺍﻳﺪﻣﻮ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﻭ ﻳﻪ ﺑﺮﻕ ﺧﺎﺻﻲ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ
ﺑﻴﺎﺩ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺑﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﭘـﺎﻡ ﻛﻪ ﺑﻴﺎ ﺩﺧـﺪﺭﻣﻮ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﻫﻤﺶ ﻣﺎﻝِ
ﺧﻮﺩﺕ ﻭ ﺍﻳﻨﺎ
ﻣﻨﻢ ﺑﻲ ﺗﻮﺟﻪ ﭘﺮﺍﻳﺪ ۲۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻴﻢ ﺭﻭ ﺑﻴﺨﻴﺎﻝ ﺷﻢ ﻭ ﺗﻮﻱ ﺍﻓـﻖ ﻣﺤـﻮ
ﺷﻢ . . . .
ﻳﻪ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺁﺩﻡ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﺯﻱ ﻫﺴﺘﻢ ﻣﻦ. . .

- مردي كه در و پنجره مي ساخت رفته بود خواستگاري، پدر عروس پرسيد: آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت: من ويندوز نصب مي کنم.

دختر دايي بنده رفته دندونپزشکي عصب کشي کنه! طي 3 جلسه از درد دو بار با پا کوبيده به دکتر بدبختش، 4 بار زده تو سرش، دو بار دست دکتر رو چنگ زده خلاصه زده يارو رو لت و پار کرده! امروز همون دکتره اومد خواستگاريش!!!

پسرداییم رفته بوده خواستگاري
توي صحبت دونفره
دختره : راستش من قصد ازدواج ندارم :
پسرداییم : منم اومده بودم خونه تون ميوه بخورم برم :))
:|

25 سالشه هنوز آدم نشده=))