•
خیال تو همچو گل های پشت پنجره
حس و حال زندگی می دهد ..

- حس خوب

「♡」

شیشه‌ی پنجره را
باران شست،
از دلِ من اما
چه کسی
نقش تو را
خواهد شست...

✿ کپشن خاص ✿

برای “اتفاق خوب” زندگی ات منتظر باش
هر قدر که لازم است!
اصلاً هر روز خودت را برای اتفاق افتادنش آماده کن و هر لحظه دنبالش بگرد!
روزی نرسد که اتفاق خوبت،لابه لای مشکلات و مسائل روزمره گم شود و دیگر هرچه بگردی پیدایش نکنی..
یا این که
هی بیاید پشت پنجره ی اتاقت
هی بنشیند روی یقه ی پیراهنت
هی خودش را روی میز کارَت برقصاند
و تو نادیده اش بگیری!
و بعد ها در آلبوم های جوانی ات به دنبال یافتن اثری از “اتفاق خوب” به چشم هایت توی عکس ها خیره شوی و…!
نکند که دیر شود
نکند که فکر کنی اتفاق نمی افتد..!
زندگی پر از اتفاق های خوب ریز ریز است
فقط باید نگاهشان کنی...

زندگی خانه‌ایست با هزاران پنجره
دلت را به‌سوی هر کدام بگشایی، زندگی سهم تو را از همانجا می‌دهد!
پنجره ی عشق را بگشا که وجودت را از آن سرشار کنی!

. .

‏اون سفر جاده ای طولانی که هیچ‌کس توش حرف نمی‌زنه، بارون می‌اد و می‌خوره به شیشه‌ی ماشین، ویو فقط سر سبزیه، پنجره ها نیمه بازه و باد خنک میخوره به صورت و موهات، یه پلی لیست خوب همراهته و همه چیز انقدر ارامش بخش و قشنگه که مثل خواب می‌مونه>>>>

•
دلم یه ‌کلبه چوبی میخواد وسط یه جنگل مه گرفته با صدای نم بارون
آتیش روشن و پنجره های بخار کرده
با دوتا لیوان قهوه و کسی که
دوسش دارم .️(:

「♡」

•
دلم میخواد اینجا باشم بارون بیاد بوی خاک بپیچه توی خونه
قهوه جوش صداش بیاد که بفهمی امادست قهوتو بریزی و پتو پیچ کنار پنجره باز و هوای ابری از بارون لذت ببری و نگران هیچی نباشی..

- بوی خاک باران خورده

「♡」

این روزها هوا پر شده از آرزوهای خوب که برایت به بادها سپرده ام؛کاش پنجره ات باز باشد ..


. .

از برق چشمانت
    پیراهن شکنجه را
       بر تن محراب پوشاندم
            تا به شکوه آید عشق ‌...
و آسمان ترانه خواند
   برای رقص علفزارها؛
     شوقی می کشاندم تا پرواز...

  در آینه ی دریا
        ماهی ها به فکر نشسته اند ؛
تو اما به چه می نگری ؟
   به حلقه ی چشمانم که نغمه ی بهار دارد !؟
یا به گام های خاطره ای
    که در خواهش جاده پیداست ؟

  بیا کنارِ پنجره ی خیالم
تا ببینی چه سوز عجیبی دارد " هوایت "
می خواهم بدانی
       طوفانی که اعماق جانم را لرزاند ،
چقدر بی رحم اند در نگاهت

     همین قدر معلقم و سرگردان
                             و باز تورا ...‌

#لیلا_حاجتمند

پشت این پنجره
جز هیچِ بزرگ، هیچی نیست.
قصه اینجاست که باید بود،
باید خواند
پشت این پنجره ها
باز هم باید ماند،
و نباید که گریست
باید زیست...!

#حسین_پناهی