تو این هوا فقط باید مچاله شد بین بازوهاش

مارال

مامان " #مارال "❣
بهشت هم ❣
برای فداکاری های تو کافی نیست ❣
روزت مبارک عزیزم

چنین است که گل، در سرما نیز تواند بروید
دلمردگی و درماندگی ، کی پیشگیر عشق بوده است ؟
سرشت آتش زبانه زدن است و سرشت خون ، روان بودن ..
آنچه را که بند و شمشیر تواند جلو ببند ، غم شکنبه کی تواند هرگز !
مارال دل به دریا داده بود ; پروای رسواییش ، نی !
خود به باد سپرده ، چشم پرهیز فروبسته و بند دل گشاده بود ..
در بند و گره تا کی ؟
بگذار بر جهانی آشکار شود.
اگر این گناه است ، آتش خوشتر ..
گو جهنم را داغ تر کنند. کنده زنجیری ..
سر، هوای شوریدن دارد ..
دیوانه به بازار ...
” گوشواره هایم را به او خواهم بخشید.
مردمان بدانید، گوشواره هایم را ... ”
.


{ محمود دولت آبادی } رمان کلیدر

دختره ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ:
ﺩﻭستت ﺩﺍﺭﻡ!
ﻣﻨﻮ ﯾﺎﺩﺗﻪ؟
ﻧﻮﺷﺘﻢ :ﻧﻮﭺ!
ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻩ :ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻥ!
ﻧﻮﺷﺘﻢ :شیرین؟ نسیم؟ نازی؟ مهسا؟ مارال؟ سارا؟
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢخودت بگو ﮐﺪﻭﻣﺸﯽ!
دخدره ﮔﻮﺷﯿﺸﻮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ دیگم جواب نداد :|
ﺭﻭﺍنیه ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ!
ﻓﻘﻂ ﺑﻠدﻥ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕِ پاک ﻣﺎ پسرا ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻦ