کپشن های مربوط به ناکسان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ناکسان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)


عمر عزیز خود منِما صرف ناکسان

- کاشانی

「♡」

وقف کن
بر ناکسان
این عالَمِ تعطیل را ...


"سنایی"

وقف کن
بر ناکسان
این عالَمِ تعطیل را ...


"سنایی"


مایهِ اصل و نَسَب در گردش دوران زَر است / دائمآ خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است
کُره اسب ، از نجابت از پس مادر رود / کُره خَر ، از خریت ، پیش پیشِ مادر است
دود اگر بالا نشیند کسرِ شأن شعله نیست / جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
شصت وشاهد هردو دعوای بزرگی میکنند / پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است ؟
آهن و فولاد از یک کوره می آیند برون / آن یکی شمشیر گردد دیگری نعِلِ خر است
گر ببینی ناکسان بالا نشینند صبر کن / روی دریا کف نشیند ، قعر دریا گوهر است...

سگی پای صحرا نشینی گزید بخشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد بخیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را تیز دندان نبود
پس از گریه مرد پراکنده روز بخندید کای بابک دلفروز
مرا گرچه هم سلطنت بود و نیش دریغ آمدم کام و دندان خویش
محالست اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم
توان کرد با ناکسان بدر گی ولیکن نیاید ز مردم سگی



سگی پای صحرا نشینی گزید بخشمی که زهرش ز دندان چکید

شب از درد بیچاره خوابش نبرد بخیل اندرش دختری بود خرد

پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را تیز دندان نبود

پس از گریه مرد پراکنده روز بخندید کای بابک دلفروز

مرا گرچه هم سلطنت بود و نیش دریغ آمدم کام و دندان خویش

محالست اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم

توان کرد با ناکسان بدر گی ولیکن نیاید ز مردم سگی