کپشن های مربوط به يقين

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی يقين

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

امام على علیه السلام:

كسى كه يقين دارد خداوند سبحان او را مى بيند و با اين حال او را نافرمانى مى كند، بى گمان خداوند را بى مقدارترين بينندگان قرار داده است

بحار الأنوار : 78/92/98

من يقين دارم كه برگ ،

كاين چنين خود را رها كردست در آغوش باد ،

فارغ است از ياد مرگ !


                               آدمي هم مثل برگ ، مي تواند زيست بي تشويش مرگ ،

                               گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را ،

                               مي تواند يافت لطف :

                               «هر چه بادا باد را »


                         فریدون مشیری

يك روز مي آيي كه من، ديگر دچارت نيستم
از صبر ويرانم، ولي چشم انتظارت نيستم
يك روز مي آيي كه من، نه عقل دارم نه جنون
نه شك به چيزي، نه يقين، مست و خمارت نيستم
شب زنده داري ميكني، تا صبح زاري ميكني
تو، بي قراري ميكني، من بي قرارت نيستم
پاييز تو سر مي رسد، قدري زمستاني و بعد
گل مي دهي، نو مي شوي، من در بهارت نيستم
زنگارها را شسته ام، دور از كدورت هاي دور
آيينه اي رو به توام، اما كنارت نيستم
دور دلم ديوار نيست، انكار من دشوار نيست
اصلا "من"ي در كار نيست، امنم، حصارت نيستم

بانويي ميگفت:
عبور باد از لاي چتري هاي بلوندت را ديدم
ومن تار مويي ك پيشاني ام را قلقلك ميداد ب زير مقنعه ام هدايت كردم
به استين هاي كوتاه مانتو ات خيره شدم
ومن ساق دست هايم را صاف تر كردم
به مانتو نازك و يقينا خنك تو فكر كردم
ومن چادرم را روي سرم مرتب كردم
براي من همين بس بود ك راننده تاكسي مرا با احترام
خانم خطاب ميكند و تورا خانوووووومي....

صبر کن عشق تو تفسير شود، بعد برو

يا دل از ماندن تو سير شود، بعد برو

خواب ديدي که دلم دست بدامان تو شد

تو بمان خواب تو تعبير شود، بعد برو

لحظه اي باد تو را خواند که با او بروي

تو بمان تا به يقين دير شود، بعد برو

صبر کن عشق زمينگير شود، بعد برو

يا دل از ديده ي تو سير شود، بعد برو

تو اگر کوچ کني بغض خدا مي شکند

تو بمان گريه به زنجير شود، بعد برو


چه بارها به يقين ميرسم که بايد از اين پس در اين زمانه ي کر ، شعر بي صدا بسرايم...
"محمد علي بهمني"