آدم از هر جایی که میره بخش زیادی ازش جا میمونه اونجا. روی کاشی هاش، روی میزی که دستشو میذاشت روش، روی صندلی و مبلش، روی دسته ی شیر آب، کلید برق...
و واقعا عجیبه بدونی توی همینجایی که تو قدم میزنی، بعدا یه سری آدم دیگه قدم میزنن و خاطرات جدید متفاوتی میسازن.
بار آخر به اطراف یه نگاه اجمالی میندازی، درو قفل میکنی و آخرین تماس دستت قطع میشه با دستگیره ی دری که هر روز بهش می‌خورد
و میری.
خداحافظی خیلی عجیبه...