چه قدر غمگینه وقتی میدونی توی زندگیت، به کلیات کامل هیچ چیزی نمیتونی دست پیدا کنی. به جزئیات چنگ میزنی و همون جزئیات رو هم بی رحمانه ازت دریغ میکنن.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میزنی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
برتولت برشت قشنگ نوشته ، میگه:
آهای آیندگان
شما که از دل توفانی بیرون می جهید
که ما را بلعیده است
و قتی از ضعف های ما حرف میزنید
یاد تان باشد
که از زمانهی سخت ما هم چیزی بگویید!
• |.
آدم از هر جایی که میره بخش زیادی ازش جا میمونه اونجا. روی کاشی هاش، روی میزی که دستشو میذاشت روش، روی صندلی و مبلش، روی دسته ی شیر آب، کلید برق...
و واقعا عجیبه بدونی توی همینجایی که تو قدم میزنی، بعدا یه سری آدم دیگه قدم میزنن و خاطرات جدید متفاوتی میسازن.
بار آخر به اطراف یه نگاه اجمالی میندازی، درو قفل میکنی و آخرین تماس دستت قطع میشه با دستگیره ی دری که هر روز بهش میخورد
و میری.
خداحافظی خیلی عجیبه...
ولی باید یه نفرو توی زندگیت داشته باشی که وقتی باهاش حرف میزنی تو دلت بگی؛
وای چقد میفهمه من چی میگم :)
. .
خداروشکر که همدلی چیزیه که میشه یادش گرفت و در خودت پرورش بدی، پس توروخدا همدلی و یاد بگیرین، بدترین ارتباط مربوط با آدماییه که همدلی بلد نیستن، چون حرف میزنی و بی تفاوت رد میشن! و این باعث میشه هم از اون شخص به مرور دلسرد و دورتر بشی و هم اینکه اون شخص هیچوقت نمیتونه یک رابطه گرم و صمیمی بر پایه تبادل عاطفی دوطرفه برقرار کنه.
گاهی فقط با گفتن اره میفهمم چی میگی، کلی حس خوب میتونین در درون طرفتون ایجاد کنین.
من آدمیم که با هزار جور سختی بزرگ شدم
وقتی با من حرف میزنی،
یکم مراعات کن، من کسی نیستم که بخاطر موقعیت، یا وضع مالیت خودمو کوچیک کنم.:)
من از جملهی «فدای سرت» خیلی
خوشم میاد، بهم حس امنیت میده.
اینجوریه که فدای سرت داری گند
میزنی به همه چیز، فدای سرت غذا
سوخت، فدای سرت چای ریخت،
فدای سرت نمرهت کم شد، فدای
سرت نتونستی، فدای سرت نشد،
نرسید، نرفتی، نیومد...
فدای سرت!
فدای سرمون.....
زندگی همینه دیگه یه شب رو تختت تا صبح پشت تلفن باهاش حرف میزنی و میخندی یه شبم روی همون تخت شب تا صبح گریه میکنی.
آدم درست باهات کاری میکنه که انگار داری سبز میشی ، گل میدی ، جوونه میزنی ، جوری که بتونی وجودت رو هَرس کنی.
♡
یه روز از خواب پا میشی، صبحانهت رو میخوری، مسواکت رو میزنی، میری به کارات برسی و دیر یا زود میفهمی که بهش فکر نکردی؛ به اون اتفاق، به اون روز، به اون حرف، به اون آدم.