چرا تا به خودمون میایم ۱ شب میشه؟
چرا تا به خودمون میایم ۸ صبح میشه؟
دوباره ۱ شب میشه
دوباره ۸ صبح
۱ شب
۸ صبح
شب
صبح
شب
صبح

‏گاهی حرفتو نمیزنی از ترس اینکه کسی ناراحت نشه، گاهی احساستو بیان نمیکنی چون نگرانی که کسی یا ارتباطی رو از دست بدی پس به جاش میای و همه چیزو توی خودت میریزی تا جایی که مریض میشی، لطفا اگه گوش شنوایی برای درد و دل هات نداری، ناراحتی هاتو اقلا بنویس تا قدری آروم بشی

نوشته بود، تا میای بگی کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم، تازه یادت میاد بچگی خوبی هم نداشتی.

If you have good thoughts, they will shine out of your face like sun beams and you will always look lovely.

اگه افکار خوب داشته باشی، اونا مثل پرتوهای خورشید از صورتت میدرخشن و همیشه دوست داشتنی به نظر میای.

احساساتی که الان داری تجربه می‌کنی بخشی از پروسه‌ی پذیرشه؛ تحمل کن، صبوری کن، همه‌اش می‌گذره و دوباره به زندگی برمی‌گردی. فقط یادت نره که برای هر آدمی زمانش متفاوته‌. برای تو هم اتفاق می‌افته؛ شاید کمی دیرتر، شاید کمی دورتر اما بالأخره باهاش کنار میای.

یهو به خودت میای و می‌بینی؛ یه روزی برای یکی می‌مردی که الان نه تنها هیچ حسی بهش نداری، بلکه به زور چهره و اسم و خاطراتش رو به یاد میاری...
بسپار به گذر زمان، همه چی رو درست می‌کنه. حتی سیاهِ الآن، سفید سال‌‌های بعدته...

نرگس صرافیان‌طوفان



. .

جدی حتی صدم ثانیه‌ای حوصله رابطه چرت و پرت و بی آینده رو ندارم، اگه میای دو سه سال دیگه ازدواج کنیم بگو بیشتر آشنا شیم، اگه هم نه که دست از سرم بردار بزار سریالم رو ببینم.

سخت‌ترین قسمت جدا ڪردن راهم از تو، این بود ڪہ مطمئن بودم دنبالم نمیای...

تو فقط به من میای، کنار بقیه خیلی زشتی .

این روزها روزهایین که هیچ‌ کاری نمیشه کرد جز اینکه دست نوازش بکشی روی شونه‌های خودت و بگی از پس این هم برمیای.