راحت بهشتی از راستی و نیک نفسی است
باید که راستی و نیک نفسی
ذاتیِ تو شود تا رستگار گردی
که اگر به تکلف بر خود بندی هم در دوزخ باشی.

باید که تو چنان شوی
که همه روز از تو نیکی و راحت، ریزان باشد بی اختیار تو.
همچو آن طایفه مباش که همه روزه از ایشان بدی و رنج، ریزان است.

و بدی و ناراستی کردن ذاتیِ ایشان شده است. باید که راستی و نیکی کردن ذاتی تو شود...

«عزیزالدین نسفی»

یا امام حسن مجتبی علیه السلام؛

ای دست به خیرِ طایفه ی دست به خیرها
آقا نمیشود سفری دست و پا کنی...

مرد ژاپنی در ایران یک ساعت به سینی زولبیا مات ومبهوت خیره شده..

ازش میپرسن چته چی شده؟؟؟
.
.
.
میگه اسم تمام طایفه ما در این سینی حک شده!

وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی
مست با این، بغلِ آن شده باشی جایی

بله! یک روز تو هم حال مرا می‌فهمی
چون‌که در آینه حیران شده باشی جایی

بی‌گناهی‌ست که تهمت زده باشند به او
باد، وقتی‌که پریشان شده باشی جایی

ماهِ من! طایفه‌ی روزه‌بگیران چه‌کنند؟
شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی

صورت پنجره در پرده نباشد از شرم
کاش! وقتی‌که تو عریان شده باشی جایی

من نشستم بروی مِی بخری برگردی
ترسم این است مسلمان شده باشی جایی!

هر طایفه ای ز من گمانی دارد
من زانِ خودم ، چنان که هستم ، هستم ...

{ خیام }