کپشن های مربوط به بازگشته

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بازگشته

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

‏فقط اونجا که نزار قبانی میگه مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا می‌میرم و فردا جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته‌ام.
حال این روز‌های ما با جان‌هایمان...

‏مرا طوری در آغوش بگیر
که انگار فردا می‌میرم...
و فردا چطور؟
طوری در آغوشم بگیر که انگار
از مرگ بازگشته‌ام ...!

#نزار_قبانی

_ مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا می‌میرم.
و فردا چطور؟
_ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته‌ام...

مرا طوری در آغوش بگیر که انگار فردا می‌میرم...
و فردا چطور؟
طوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشته‌ام...

. .

ﻣﺮﻍ ﺁﻣﯿﻦ ﺩﺭﺩﺁﻟﻮﺩﯼ ﺳﺖ ﮐﺎﻭﺍﺭﻩ ﺑﻤﺎﻧﺪﻩ
ﺭﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺪﺍﺩﺧﺎﻧﻪ
ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻪ ﺭﻏﺒﺘﺶ ﺩﯾﮕﺮ ﺯ ﺭﻧﺠﻮﺭﯼ ﻧﻪ ﺳﻮﯼ ﺁﺏ ﻭ ﺩﺍﻧﻪ.
ﻧﻮﺑﺖ ﺭﻭﺯ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﭘﯽ ﭼﺎﺭﻩ ﺑﻤﺎﻧﺪﻩ.

ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﺁﻥ ﻧﻬﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﻧﻬﺎﻧﺎﻥ(ﮔﻮﺵ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ ﻣﺎ)
ﺟﻮﺭﺩﯾﺪﻩ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ.
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺁﻣﯿﻦ ﮔﻔﺘﻨﺶ؛ﺁﻥ ﺁﺷﻨﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩ؛
ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﭘﯿﻮﻧﺪﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻢ
ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﯾﺄﺱ ﺧﺴﺮﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻢ
ﻣﯽ ﻧﻬﺪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎ ﻫﻢ؛ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﻧﻬﺎﻥ ﺭﺍ.

ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺍﻭ
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﺭﺍ.
ﺭﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﮐﺸﯿﺪﻩ(ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﯿﺐ ﮐﺎﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﯿﺮﻧﺪ)
ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻨﻘﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺭﺷﺘﻪ ﯼ ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﻤﺶ ﺭﺍ.
#ﻧﯿﻤﺎ ﯾﻮﺷﯿﺞ #

فراموش کردن تو،

سرباز خسته ای ست

که خیال می کند چون جای زخم روی تنش نیست،

سالم به خانه بازگشته است!

فراموش کردن تو،

سرباز خسته ای ست

که خیال می کند چون جای زخم روی تنش نیست،

سالم به خانه بازگشته است!

#مریم_نوابی_نژاد

بازگشته ام

با کوله باری از شعر های ناگفته....

تنها اینجا

مکان امن عاشقانه های من است ....

آه دوباره همان چشم ها
که زماني مرا چنان عاشقانه سلام مي داد
و دوباره همان لبها
که زندگي ام را شيرين مي کرد ..
و دوباره همان صدا
صدايي که زماني چنان مشتاقانه مي شنيدم اش
فقط من همان نيستم که بودم
به خانه بازگشته ام اما دگرگون
از بازوان سفيد و زيبايش
که سفت و عاشقانه به دورم مي پيچيد ..
به قلبش رسيده ام
به احساسات راکد و بي حوصله ..

خرت و پرت‌های این خانه
چشم تو را که دور می‌بینند
یک‌بند پشت سرم حرف می‌زنند
گلدان‌ها
پرده‌ها
تختخواب آشفته
ظروف تلنبار برهم
مجلات بازمانده بر میز
حتا این گربه‌ی بی‌چشم و رو
که در غیاب تو ترجیح می‌دهد
حیاط همسایه را ...
می‌گویند تو که نیستی
تنبل می‌شوم
و سمبَل می‌کنم
هر مهمی را
کسی نیست به این کله‌پوک‌ها بگوید
وقتی تو نیستی چه فرق می‌کند
فرقم را از کجا باز کنم
و یقه‌ام را تا کجا ..
از فرودگاه که بردارمت
خواهی دید ریش سه روزه‌ام
سه‌تیغه است و معطر
و خط اطو بازگشته است
به پیراهن و شلوارم ..