عجب مادر بزرگم راست می گفت،
شفا در دود اسپند حسین است...

چه بوی خوبی میده روضه های آقا،اصلا انگار بوی چایی های روضه ها با بقیه چایی ها فرق می کنه،
بخصوص اینکه هیات پر شده باشه و بخوای دم در بشینی و هوا هم سرد،دستتو بچسبونی به لیوان چایی روضه،یه بلندگویی هم که قطع ووصل میشه دم در گذاشته باشن تا صدای مداح بیاد،چه صفایی میده تنهای تنها یه گوشه هیات بشینی و منتظر روضه باشی،کار به کار دنیا نداشته باشی و
فقط تو هر چیزی حسین(ع)رو ببینی،
چقدر زیباست بیرق مشکی و شعر محتشم و باز این چه شورش است...؟
و باز هم این چه شورش است؟اصلا این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شعمی است که جانها همه پروانه اوست؟
❀با روضه حسین(ع)نفسی تازه می کنیم وقتی هوای شهر نفس گیر میشود❀

چی قشنگ تر از محرم تو؟دست هایی که بالا میره و وقت فرود سرهابه استقبالش میان،سینه های کبود و زخمی،چشم های قرمز و صداهای گرفته و باز هم عشق و باز هم بوی تو...