هر چی بزرگ‌تر می‌شی می‌فهمی یک سری اتفاق‌ها یا آدم‌ها رو نمی‌تونی برای مدت طولانی نگه داری. ولی انقدر می‌ارزن که ریسک داشتن‌شون رو تو همون تایم کم هم می‌پذیری.

کم دوست داشتن را بلد نیستم. تمام زخم‌های من، از دوست‌ داشتن‌های زیاد من است.

من به دوست‌داشتنِ هیچکسی نیازی نداشتم. اما تو اولین و آخرین کسی بودی که دلم می‌خواست دوستم داشته باشد.

A memory that takes you to a moment of bliss, no matter how brief, is a memory worth having.

خاطره ای که تو رو به لحظات خوشی میبره، هر چقدرم کوتاه باشه، خاطره ای هست که ارزش داشتنُ داره.

حق با تو بود مامان، نمیشه با دوست داشتنِ زیاد کسی رو تغییر داد.

بدی‌ِ دوست‌ داشتن‌‌ یه‌ نفر‌ اینه ‌که‌ وقتی ‌بهت‌ توجه‌ نمیکنه‌ حس ‌میکنی‌ کل‌ دنیا ‌ازت‌ متنفرن.

I don't know how to love less.
All my scars from ..
My many loves.

کم دوست داشتن را بلد نیستم.
تمام زخم‌های من از  ..
دوست‌ داشتن‌های‌ زیاد من است.

«کم دوست داشتن را
‏بلد نیستم.
‏تمام زخم‌های من
‏از دوست‌ داشتن‌های‌ زیاد من است.»

‏- دیدم ماداک.



. .

Don't bother yourself to keep people, they go where it takes them...

خودتو خسته نکن واسه نگه داشتنِ آدما، میرن جایی که براشون میصرفه...

کم دوست داشتن را بلد نیستم، تمام زخم‌های من از دوست داشتن‌های زیاد من است.

«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»