هزینه آزمون قلمچی شده چهار میلیون تومن!!!!! دیگه خیلیااااااا بخاطر وضعیت اقتصادی نمیتونن ثبت نام کنن ولی ماا یه راه حل براش داریمممم این چنل که براتون میذارم تمااااام آزمونای قلم چی رو قبل جلسه #رایـــگـان قرار میده!!!!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ماااا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
لامصب انگار خواننده داره کنارت میخونه پشمااااام ریخت بیا خودت گوش کن..
من
بی " تووو "
چنانم که
کماااا رفته خیالم .
.
اگه یکی ازتون پرسید چرا عروسی نمیکنی جواب بدین چرا اتفاقا دوهفته دیگه عروسیمه. بعد داد بزنین ماماااان مگه اینارو دعوت نکردی؟ :))))
: محمد
:
..
ااای جانا جانا جانا
ببین من تو رو از ته قلبم میخواماااا
واااای عشقم عشقم عشقم
ببین اسمتو من رویِ تنم نوشتم
.#3D_band
#jaana
اگه یکی ازتون پرسید چرا عروسی نمیکنی جواب بدین چرا اتفاقا دوهفته دیگه عروسیمه. بعد داد بزنین ماماااان مگه اینارو دعوت نکردی؟ :))))
وقتی به یکی که ناراحته میگین بخند ,بخند , نخندی قهر میکنمااااا
مث این میمونه که به یکی که فلجه بگین پاشو ,پاشو , پانشی قهر میکنمااااا!
همینقد مسخره
به سلامتی مادری که اگـه 100 تـا پـریز خالی هم باشه
.
.
.
برا وصل کردن جاروبرقی، گوشیه تو رو از شارژ در میاره!
یعنی به وضوح دیدماااااا
نمیشه .
به هر دری که بزنی باز نمیشه .
یوقتایی هست که با خدات خلوت میکنی
حرف میزنی،درد و دل میکنی...
مشکلت حل که نمیشه هیچ،بدترم میشه... خسته میشی!
بلندتر میگی خدایااااا منم هستماااا ...
ولی بازم درا به روت بسته است.
میبری از همه چی
میریزی تو خودت
کم میاری و ایندفعه فریاد میزنی خداااااااااا چراااااااااا ...
صدات نمیرسه بهش!!!
یوقتایی باید دست کشید از صدا کردنش
ایندفعه نه با خدا که با "خودت "باید خلوت کنی
ببینی کجا؟ ، روی چند نفر یا رو چه ادمایی پا گذاشتی که دلشونو برداشتن دادن دست خدات
همون خدایی که الان داد میزنی میگی "منم "هستم ،چرا "منو" نمیبینی ...
یوقتایی حتی دیگه کاری از دست خدا هم برنمیاد!!
اره حق الناس که به گردنت باشه خدا هم نمیتونه برات کاری کنه
حالا تو هی بشین ی گوشه زانوهاتو بغل بگیرو گریه کن و بگو:
"الهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا"
"خدایا ببخش آن گناهانم را که دعایم را حبس کرده"
نه... اینجا دیگه کاری از دست خدا هم برنمیاد برات :) :
fesqeli@
جای سوختگی رو پام بود به مامانم نشون دادم گفتم این جای چیه !؟!
گفت بچه بودی چهارشنبه سوری رفتیم خونه بابابزرگ اینا از رو اتیش پریدی
گفتم اهان پس اونجا اینطوری شد
گفت نه اومدیم خونه قاشق داغ گذاشتم رو پات تا دیگه از این غلطا نکنی ...
رفيق بى كلك ماااادر...