کپشن های مربوط به خرامان

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خرامان

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله‌یْ تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من


مولانا


. .

دیروز خوابت را دیدم
و انگار شاخه‌ای سبز بودی
خرامان
رقصان
روی ناهمواری‌هایم خم می‌شدی
مگر چیزی بیش از این‌که
شاخه‌ای سبز باشی ،
خوشحالم می‌کند ؟

#نزار_قبانی

دیروز خوابت را دیدم
و انگار شاخه‌ای سبز بودی
خرامان
رقصان
روی ناهمواری‌هایم خم می‌شدی
مگر چیزی بیش از این‌که
شاخه‌ای سبز باشی ،
خوشحالم می‌کند ؟

- نزار قبانی

خوش خرامان می‌روی... ای جان جان، بی من مرو...


شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است زمـــــــان همدلی و همزبانی است
در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد
به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است
به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل
ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!
همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!
نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی
چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!
بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم اس ام اس می رسد پشت سر هم
جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند
کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است!!
زند بــــــــا “ای دل ای دل” زیـــــر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ســـــاز!
ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران….

پوشیده چون جان میروی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون میروی بی من مرو ، ای جانِ جان بی تن مرو
از چشم من بیرون مشو، ای شعله ی تابان من

هفت آسمان را بر درم ، وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

از لطف تو چون جان شدم ، وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده ، در هستی پنهان من

دیوان شمس