کپشن های مربوط به همتی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی همتی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)


ای عشق همتی کن و دستِ مرا بگیر ♥️

#فاضل_نظری

دوستان یه همتی کنید این پست منو لایک کنید برم تو قسمت "محبوب ترین جملات"
خدا خیرتون بده
چن وقته همش بدبختی کشیدم بوخدا!!!
دلمو شاد کنید

طوری لایک کنید که هر کدومتون خواستید ب رکوردم برسید دهنتون سرویس شه!!

از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل
اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل
گریان فرشته ایست که در سینه های تنگ
از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل
تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن
غم می رسد به وقت و وفا می دهد به دل
دل پیشواز ناله رود ارغنون نواز
نازم غمی که ساز و نوا می دهد به دل
این غم غبار یار و خود از ابر این غبار
سر می کشد چو ماه و صلا می دهد به دل
ای اشک شوق آینه ام پاک کن ولی
زنگ غمم مبر که صفا می دهد به دل
غم صیقل خداست خدا یا ز مامگیر
این جوهر جلی که جلا می دهد به دل
قانع به استخوانم و از سایه تاجبخش
با همتی که بال هما می دهد به دل
تسلیم با قضا و قدر باش شهریار
وز غم جزع مکن که جزا می دهد به دل

تا تو رفتی اين دل من بی تو تنها مانده است

آتشی زين کاروان رفته بر جا مانده است

روزها بگذشت و من در شوق ديدارم هنوز

منتظر چشمم به بازيهای فردا مانده است

طاقت بار فراقت بيش از اينم مشکل است

همتی کاين رهرو کوی وفا وا مانده است

روز و شبها با خيالت گفتگوها کرده ام

زنده مجنون با اميد عشق ليلا مانده است

شوق ديدار تو بر اين دل تسلی ميدهد

زين سبب در اين مصيبتها شکيبا مانده است

در ميان بحر غمها زورق قلبم شکست

قايق بشکسته سرگردان به دريا مانده است

سهم من از گردش دور زمان شادی نبود

بار سنگينی ز ناکامی و غمها مانده است

کاش بودی و ميديدی چه دردی ميکشم

ای طبيب من ؛ مريضت بی مداوا مانده است

تا تو رفتی اين دل من بی تو تنها مانده است
آتشی زين کاروان رفته بر جا مانده است
روزها بگذشت و من در شوق ديدارم هنوز
منتظر چشمم به بازيهای فردا مانده است
طاقت بار فراقت بيش از اينم مشکل است
همتی کاين رهرو کوی وفا وا مانده است
روز و شبها با خيالت گفتگوها کرده ام
زنده مجنون با اميد عشق ليلا مانده است
شوق ديدار تو بر اين دل تسلی ميدهد
زين سبب در اين مصيبتها شکيبا مانده است
در ميان بحر غمها زورق قلبم شکست
قايق بشکسته سرگردان به دريا مانده است
سهم من از گردش دور زمان شادی نبود
بار سنگينی ز ناکامی و غمها مانده است
کاش بودی و ميديدی چه دردی ميکشم
ای طبيب من ؛ مريضت بی مداوا مانده است