اسکار قشنگ ترین توصیف رابطه لانگ دیستنس هم میرسه به نرگس صرافیان طوفان که میگه:
چه عاشقانه ای بنویسم
که دلتان برایم بلرزد!؟
وقتی نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش کشیده ام،
و نه حتی او را بوسیده ام ...!
من فقط از دور،
او را در خویش گریسته ام.
عشق میان ما...
معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گریسته
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش کشیده ام،
و نه حتی او را بوسیده ام....
من فقط از دور
او را در خویش گریسته ام...!!
عشقِ میانِ ما...
معصوم ترین عشقِ تاریخ بود...
" به احترامش بایستید....! "
#نرگس_صرافیان_طوفان
..
‹ غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند؛
رفیق های در آغوش هم گریسته را. ›
- ناشناس
. .
گریستهام
خیلی سخت گریستهام
با این همه، غمی درون من است
که با گریه هم خالی نمیشود...
.قاسم پارساییفر
زن
عشقی را که
برای آن گریسته است
فراموش نمیکند.
• احلام مستغانمی
نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش کشیده ام،
و نه حتی او را بوسیده ام..
من فقط از دور
او را در خویش گریسته ام...!!
عشقِ میانِ ما
معصوم ترین عشقِ تاریخ بود...
"به احترامش بایستید....! "
✿ کپشن خاص ✿
نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش کشیده ام،
و نه حتی او را ... بوسیده ام..
من فقط از دور
او را در خویش گریسته ام..
عشقِ میانِ ما... معصوم ترین عشقِ تاریخ بود...
"به احترامش بایستید....! "
#نرگس_صرافیان_طوفان
✿ کپشن خاص ✿
کَم نگفته باشم؛
همهیِ مردها
یک بار در زندگی
زنانه گریستهاَند
زنانه اَشکهاشان را پاک کرده
و زنانه به مرد درونِ آینه دل سوزانده اند ..
#رسول_ادهمی
✿ کپشن خاص ✿
- زمان،چه لنگ از پشت پنجره می گذرد
خیال کن، زنی باشی در آشپزخانه
خیال کن، زنی باشی در اتاق خواب
خیال کن، زنی باشی پشت تمام پنجره های بسته...
خدا کند پاییز بیاید
خدا کند باران بگیرد
تا اگر به خیابان رفتیم
کسی نفهمد چقدر گریسته ایم
#مینو
همیشه برای من سوال است که چرا همه ی آدم ها از یک تقویم مشترک استفاده می کنند
من سال هاست ایمان آورده ام که هر آدمی تقویم خودش را دارد
هروقت به تقویم نگاه می کنم تعجب می کنم
روزها و شب های مهمی را تقویم ها فراموش کرده اند
روزهایی که ما اندازه ی تمام عید ها در دلمان جشن گرفته ایم
یا حتی شبهایی که تا صبح گریسته ایم
می شناسم آدم هایی را که اول زمستانشان بهار بوده
می شناسم آدم هایی را که بهارشان سرد گذشته
هستند کسانی که روز طبیعت آرزوهایشان سوخته
هستند کسانی که روز مقاومت زندگیشان را باخته اند
هستند کسانی که روز جوان با یک خبر پیر شده اند
کاش هر کس تقویم خودش را داشت
تقویم را باز می کرد
به تاریخ امروز نگاه می کرد
یادش می افتاد سال ها پیش در چنین روزی چه اتفاقاتی افتاده
یادش می افتاد امروز چه روزی ست
یادش می افتاد عید است یا وفات
تقویم ها دروغ میگویند
شاید عید من وسط پاییز باشد.