زمانه سیاه سپری می شود، روشنایی بر آستانه ایستاده است، باران می نشیند، آسمان صاف خواهد شد، آرامش خواهد رسید و شوربختیها پایان میگیرد. اما تا این همه در رسد، چه رنجها که بر ما نخواهد رفت!
-استفان تسوایگ
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ایستاده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
قهرمان گاهی زنیست که
پایِ همهی حرفهای پشت سرش ایستاده و
برایِ عشقش میجنگد،
گاهی مردیست که
تنها و یک تنه با همه میجنگد
تا به معشوقهاش برسد.
برایِ عشقتان بجنگید!
قبل از اینکه دیر بشود
اگر ادعای دوست داشتن دارید
برای تصرفِ مساحتِ پیراهنش،
برای مرز حلقهی آغوشش بجنگید.
دفاع از حقتان برایِ عشق دفاعِ مقدس است!
#سحر_رستگار
#سربازی
به سلامتی سربازی که تو اوج گرما
با تمام لباس و تجهیزات وایستاده تا از ما دفاع کنه
شبیه کوهی سخت و محکم ، استوار و پا برجا ، می ایستم ، در سخت ترین شرایط و سردترین شب ها و روزها ، دوام می آورم ، نمی شکنم ، نمی لرزم ، نمی ریزم ... ولی بعد از تمام تاب آوردن ها ، یک روز ، یک جا ، تمام خشم های ته گرفته و دغدغه های سرریز شده را از قله ی طاقتم بیرون می ریزم ، تمام سکوت های بیات شده ام را فریاد می کنم و چه منظره ی هولناکی ست فوران آتشفشانی که به خاموشیِ مداومش ایمان داشتند ... ولی آرام که گرفتم ؛ گدازه های خشم و ناامیدی ام ، زیباترین تندیس ها را ساخته اند و من باشکوه تر از همیشه ، ایستاده ام .
ایرادی ندارد اگر گاهی فرو بریزی و ناامید باشی ... که گاهی ناامیدی و ابراز درد ، بهترین تسکین است و بهترین شیوه برای دفع ضعف ها ، و رسیدن به نقطه ی تداوم و استحکامِ بیشتر ...
شاید اگر آتشفشان ها نبودند و اگر روزنه ای برای برون ریزیِ داغِ زمین نبود ؛ تمام کوه های جهان، فرو می ریختند ، تمام دریاها خشک می شدند و تمام اقیانوس ها می مردند . . .
#نرگس_صرافیان_طوفان . .
چقدر خوب میشد
بی هوا برمیگشتی و میدیدی
همان که دلت میخـواهد
" پشتت ایستاده است "
. .
زن آنجا ایستاده بود
و اتاق را با زیباییش روشن کرده بود
#عشق
. .
ایستاده ام بر بام اسفند،
با چشمانی خیره به روزهایی که
تلخ و شیرین گذشت و خاطره شد..
حالا بهار در راه است،
لبریز از عطر بهار نارنج،
سرشار از شکوه علفزار با کوله باری از
شکوفه های عشق،
سبزه های امید و ابرهایی که آبستن باران اند..
شاید خدا خواست
و این بهار
درخت آرزوهایمان جوانه زد ..
مریم موسوی
Ɓєнιηɗ єνєяу ѕυccєѕѕfυƖ ωσмαη ιѕ нєяѕєƖf
پشتِ هـر زنِ موفقی خودش ایستاده..
.
ڪنار خیابان وایستاده بودم
با خودم گفتم:
آخرین مدل ماشینے ڪہ در آینده سوار میشم چیہ؟
همون لحظہ یہ آمبولانس نعش ڪش از بغلم رد شد
روش نوشتہ بود:
فڪرشو نڪن آخرش مسافر خودمے...
.. ..
ایستاده ام بر بام اسفند،
با چشمانی خیره به روزهایی که
تلخ و شیرین گذشت و خاطره شد..
حالا بهار در راه است،
لبریز از عطر بهار نارنج،
سرشار از شکوه علفزار با کوله باری از
شکوفه های عشق،
سبزه های امید و ابرهایی که آبستن باران اند..
شاید خدا خواست
و این بهار
درخت آرزوهایمان جوانه زد ..
مریم موسوی