عاشق شدن شبیه پریدن از ارتفاع بلنده
عقلت میگه نپر میمیری، دلت میگه نگران نباش تو میتونی پرواز کنی...
گاهی خر میشم دلم میخواد پرواز کنم...
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ارتفاع
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
صبح که بیدار میشوم،
روبرو شدن با واقعیت،
برایم مثل پرت شدن از یک
ارتفاع بلند است.
۱۴۰۲/۱۱/۷
هنوز نفهمیدم مگه چشمِ ما ارتفاعش چقدره که وقتی ازش میفتید دیگه هیچوقت برنمیگردین :).
𝓑𝓮 𝓐𝓷 𝓔𝓷𝓰𝓵𝓮,𝓗𝓲𝓰𝓱 𝓐𝓵𝓽𝓲𝓣𝓾𝓭𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓮
𝓝𝓸 𝓟𝓵𝓪𝓬𝓮 𝓯𝓸𝓻 𝔀𝓮𝓪𝓴 𝓫𝓲𝓻𝓭𝓼
عقاب باش، ارتفاعاتِ بالا جایِ
پرنده های ضعیف نیست!
.࿐
تو خودت هلم دادی دیگه به تو چه که کی منو از ارتفاع گرفت.
جا نزن !
جسور باش
این قانونِ ارتفاع است ؛
هرچه بیشتر اوج می گیری ؛
باد و باران ، بی رحم تر می شود ،
و نفس کشیدنت سخت تر !
تو اما محکم باش !
نه به زمزمه یِ پرنده هایِ پایین دست ، توجهی کن ،
نه هیاهویِ لاشخورهایِ حسود !
عقاب باش !
ارتفاعاتِ بالا ، جایِ پرنده هایِ ضعیف نیست !
نرگس صرافیان
قصد پرواز را ندارم
من بدون دستانت
حتی با بالی محکم
ترس از ارتفاع را دارم
#نیماشیرازی
دستانم را بگیر،
تا به ارتفاع چشمانت برسم!
به ارتفاع دوست داشتنت.
به مرکز جهانی دست نیافتنی...
سردم!
برفیم!
گرمای چشمانت مرا آب خواهد کرد.
و از من،
دو شاخه درخت خواهد ماند.
چند تکه لباس
و شال گردنی که تو برایم بافته ای...
#مهران_رمضانیان️
لیوانی چای ریخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد که روی لبه ی لیوان دور میزد. نظرم را به خودش جلب کرد. دقایقی به آن خیره ماندم و نکته ی جالب اینجا بود که این مورچه ی زبان بسته ده ها بار دایره ی کوچک لبه ی لیوان را دور زد. هر از گاهی می ایستاد و دو طرفش را نگاه میکرد. یک طرفش چای جوشان و طرفی دیگر ارتفاع. از هردو میترسید به همین خاطر همان دایره را مدام دور میزد. او قابلیت های خود را نمیشناخت. نمیدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همین خاطر در جا میزد. مسیری طولانی و بی پایان را طی میکرد ولی همانجایی بود که بود.
یاد بیتی از شعری افتادم که میگفت " سالها ره میرویم و در مسیر ، همچنان در منزل اول اسیر"
ما انسان ها نیز اگر قابلیت های خود را میشناختیم و آنرا باور میکردیم هیچگاه دور خود نمیچرخیدیم. هیچگاه درجا نمیزدیم
ترمه پوش نازک اندامی که هر شب مست بود
آبیِ چشمانِ او با آسمان همدست بود
یک شبی رفت و مرا با خاطراتم جا گذاشت
لیک می دانم که عشقش "ارتفاع پست" بود!!
#فاضل_نظری