عصبانی بودم، اما عاشق هم بودم‌. عصبانی بودم، اما هنوز در دلم برای او جایی محکم و استوار وجود داشت. عصبانی بودم، اما او عزیز قلب من بود. عزیزی که حذف نمی‌شد. عزیزی که عزیزش نبودم.

حق با شما بود جناب عطار
اگر گِرد کسی بسیار گردی،
اگر چه بس عزیزی خوار گردی.



. .

و چه ادمایی عزیزی که خودشون باعث شدن ازشون متنفر شیم .

یه عزیزی همیشه میگفت:

چقد زیبایند آنان که از ریشه خوب‌اند!
• |.

خطاب به چای:
مرا تو جان عزیزی و یار محترمی .️🤍

‏حق با شما بود جناب عطار:

اگر گرد کسی بسیار گردی
اگر چه بس عزیزی خوار گردی

حق با شما بود جناب عطار :
اگر گِرد کسی بسیار گردی
اگر چه بس عزیزی ؛ خوار گردی

آنقدر
عزیزی
که بَرایَت
همه یِ عمر
یک بار
نَه ،
بگذار که
بسیار
بمیرم:)

یه عزیزی میگفت:
هر وقت بین دوراهی موندین شیر یا خط بندازین
مهم نیست شیر میاد یا خط
مهم اینه که تو فاصله فرود سکه
میفهمید که دلتون میخواد نتیجه شیر باشه یا خط...

وقتی از عزیزی زخم می‌خوری هر بار تو همون مسئله باهات رفتار درستی بشه دردت می‌گیره .. که چرا از اول این زخم رو انقدر به ناحق خوردی.