بچه ها من این رو میخواستم بگم که من دقیقا از سه روز دیگه اینجا نمیتونم بیام ..........چرا؟؟؟؟؟؟؟چون دیگه میخوام برم شهرستان تا....................شاید دوماه یکبار برم کافی نتی تو شهرستان بازم اونم معلوم نی ولی خب حلال کنید دیگه .......روی صحبتم با مهدیه خانومه من اذیتش کردم اونم رفته بود به شبگرد گفته بود نمیدونم شبگرد رو شبیه صندوق شکایات دیده بود یا...............خب دیگه فاطمه خانم و پوریا و سماناومهدیس وخاطره و نازنین و سلنا ورهاو نوشین و نینا و O_oوالیس و پارمیس خدا حافظ.
راستی اینم بگم من هر وقت از پوریا سوال می پرسیدم در اول جواب میگفت دوست من ............من دوست داشتم اون دختر باشه من باهاش راحت تر باشم که هر وقت کارش داشتم بش بگم سلام دوستتم .........یه وقت اقای پوریا سو تفاهم نشه لج کنین جملکمو نزاریندا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اهای مهدیه خانم دیگه من برفتم دیگه نیستم که جمله ای بزارم و خودم لایکشون کنم اصن اگه قشنگ نباشه که لایک نمیکنم اصن چرا جمله رو بزارم.............بای