کپشن های مربوط به معلوم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی معلوم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

با خودتان که خوب تا نکنید-
روزگار شما را تا میکند-
می کند توی پاکت و
می اندازد توی صندوق پستی;
به یک مقصد نا معلوم.....!!

یکی از مایوس کننده ترین مسائل در قرن بیستم این بود که معلوم شد تحصیل اجباری و پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت دانش و فرهنگ به هیچ روی منجر به بهتر شدن آدم ها یا محتاط تر و مهربان شدنشان، آن گونه که در قرن نوزدهم سخت بدان باور داشتند، نمی شود.
و عده ی کثیری از قاتل ها و آدمکش ها و عاملان کشتارهای دسته جمعی اتفاقا عاشق هنر هستند
و به اپرا گوش می دهند
و به نمایشگاه ها می روند
و شعر می سرایند و علوم انسانی و طب می خوانند..
و در میان فیلسوفان این عقیده شیوع بیشتری پیدا کرد که قرن بیستم نقطه ی پایانی بر اومانیسم نهاده است و دوران تازه ای آغاز شده است که آن را پسااومانیسم خواندند،
چون روشن نبود چگونه باید این دوران تازه را تعریف کرد...


" شهر فرنگ اروپا
پاتریک اوئورژدنیک "

عاقا فهمیدین آخر زی زی گولو چی شد؟؟؟

مادر خانومی بچه دار شد و معلوم شد که زی زی گولو توهم مادر خانومی بوده...





خدارو شکر تو بچگی نفهمیدیم و گرنه خیلی ضد حال بود...:///

نگرانِ
زیر و رو شدنِ زندگی ات نباش.
از کجا معلوم زیرِ زندگی ات،
بهتر از رویَش نباشد؟!
بجای مقاومت در برابرِ تغییراتی
که خدا برات رقم زده،
تسلیم شو.

گاهی می‌نشینیم به آدم ها فکر می‌کنیم
به آن ها که دیگر نداریمشان یا ندارندمان!
به آن هایی که زخم های بدی زدند و رفتند
یا آن هایی که زخم های بدی زدند و رفتیم ...
اما حالا که فکر می‌کنیم می‌بینیم آن قدرها هم بد نبوده اند، آن قدر ها هم رفتن لازم نبود ...
بعد دلتنگشان می‌شویم. از کجا معلوم ! شاید آن ها هم دلتنگمان می‌شوند ... اما خودمان درون خودمان می‌‌مانیم ... بدونِ اینکه بگوییم چقدر بودن همدیگر را می‌خواهیم ...

میدانی؟
رفتن تو هم همینجور است
رفتن من هم همینجور ...
زمان آدم ها را عاشقتر می‌کند ...

ما راحت نظر میدهیم

جواب ندادنِ پیام را مغرور بودنشان تلقی میکنیم
و زود جواب دادن ها را هم میگذاریم به پایِ بیکار بودن.

به کسی که با همه گرم میگیرد انگِ بیش از حد آزاد بودن میزنیم،
و کسی که حریمش را حفظ میکند متهم میکنیم به گوشه گیر بودن.

کسی که تار مویش یا مچ دستش معلوم است را بی بند و بار میدانیم
و با حجاب ها را خشکِ مذهب.

به کسی که از خودش زیاد عکس میگذارد لقبِ خود شیفته میدهیم
و وقتی کسی عکسی از خودش نگذارد میگوییم لابد خیلی زشت است.

عکس از بیرون رفتن و خوش گذرانی بگذاریم اسمش میشود شوآف
و تفریح هایمان را برای خودمان نگه داریم میشویم
بیچاره و افسرده است.


زیاد که بخندیم میشویم بی غم
و ناراحتیمان را که بروز بدهیم میشویم تو هم که همیشه حالت بد است.

عکسِ چشم و ابرو بگذاریم میگویند لابد هنوز نرفته زیر دست جراح
و عکس از صورت میگذاریم میگویند لابد هیکلش نتراشیده است.

آهنگ خارجی گوش بدهیم میشویم متظاهر
و آهنگ فارسی که پخش کنیم بی کلاس.

ازدواج که نکنیم میشویم لابد عیب و ایرادی داشته
و بله که بدهیم میشویم عجله داشت انگار.

ما آدمها تکلیفمان با خودمان معلوم نیست
اصلا ملاک برای خوب و بد بودن آدم ها نداریم انگار
بعد با همین ملاک های نصفه نیمه که هر روز هم عوضشان میکنیممی افتیم به جان آدمها و اندازه گیری و برچسب زدن بهشان.

#فاطمه_جوادی

دانش آموزی برگه امتحانی را سفید داد و روی آن نوشت :
سکوتم نشانه ی نداشتن معلومات نیست
آنچه در ذهن من است قابل بیان نیست.

به او مدرکی دادند که در آن نوشته شده بود:
رد شدنت نشانه ی شکستت نیست
بلکه بامزه بودنت ارزش دیدن دوباره ات در سال آینده را
دارد

زنی به مشاور خانواده گفت:
من و همسرم زندگی کم نظیری داریم ؛
همه حسرت زندگی ما رو میخورند.
سراسر محبّت, شادی, توجّه, گذشت و هماهنگی.
امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است.
پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم,
چه کسی را نجات خواهی داد؟
و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛
چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده!
از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟
مشاور جواب داد:
شنا یاد بگیرید! همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب......
به جای بالا بردن انتظار خود از دیگران ،توانایی خود را افزایش دهید
#داستان_کوتاه

شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید،میخواهم در قبر در پایم باشد
وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید
در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:
پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین واین همه امکانات وکارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم
یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است

با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید بلیط؛
یک زن و شوهر با 4تا بچشون جلوی ما بودند.
وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه،
قیمت بلیط ها رو بهشون اعلام کرد،
ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد
و نگاهی به همسرش انداخت،معلوم بود
که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند...!

ناگهان پدرم دست در جیبش کرد
و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد
و روی زمین انداخت،سپس خم شد
و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد
زد و گفت: ببخشید آقا،
این پول از جیب شما افتاده!

مرد که متوجه موضوع شده بود،
بهت زده به پدرم نگاه کردو گفت:
متشکرم آقا...!

مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
بچه هايش شرمنده نشود،
کمک پدر را پذیرفت،بعد از ينکه بچه ها
بهمراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن
ما آهسته از صف خارج شدیم
و بدون دیدن سیرک به طرف خانه برگشتیم
و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم!

"آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"
ثروتمند زندگی کنیم
بجای آنکه ثروتمند بمیریم!
انسانیت نهایت دین داریست.

از خاطرات چارلی چاپلین

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

خودتان, نکنید, روزگار, میکند, پاکت, اندازد, صندوق, پستی, مقصد, معلوم, مایوس, کننده, ترین, مسائل, بیستم, تحصیل, اجباری, پیشرفت, تکنولوژی, دانش, فرهنگ, منجر, بهتر, محتاط, مهربان, شدنشان, گونه, نوزدهم, بدان, باور, داشتند, کثیری, قاتل, آدمکش, عاملان, کشتارهای, دسته, جمعی, اتفاقا, عاشق, هستند, اپرا, دهند, نمایشگاه, روند, سرایند, انسانی, خوانند, میان, فیلسوفان, عقیده, شیوع, بیشتری, پیدا, نقطه, پایانی, اومانیسم, نهاده, دوران, تازه, آغاز, خواندند, روشن, نبود, چگونه, باید, تعریف, فرنگ, اروپا, پاتریک, عاقا, فهمیدین, گولو, مادر, خانومی, توهم, بوده, خدارو, بچگی, نفهمیدیم, گرنه, خیلی, نگرانِ, شدنِ, زندگی, نباش, زیرِ, رویَش, نباشد, بجای, مقاومت, برابرِ, تغییراتی, برات, تسلیم, گاهی, مینشینیم, میکنیم, دیگر, نداریمشان, ندارندمان, هایی, زدند, رفتند, رفتیم, حالا, میبینیم, قدرها, نبوده, لازم, دلتنگشان, میشویم, شاید, دلتنگمان, میشوند, خودمان, درون, میمانیم, بدونِ, اینکه, بگوییم, چقدر, بودن, همدیگر, میخواهیم, میدانی, همینجور, زمان, عاشقتر, راحت, میدهیم, جواب, ندادنِ, پیام, مغرور, بودنشان, تلقی, میگذاریم, پایِ, بیکار, میگیرد, انگِ, آزاد, میزنیم, حریمش, متهم, گوشه, مویش, دستش, میدانیم, حجاب, خشکِ, مذهب, خودش, زیاد, میگذارد, لقبِ, شیفته, وقتی, عکسی, نگذارد, میگوییم, لابد, بیرون, گذرانی, بگذاریم, اسمش, میشود, شوآف, تفریح, هایمان, برای, بیچاره, افسرده, بخندیم, بروز, بدهیم, همیشه, حالت, عکسِ, ابرو, میگویند, هنوز, نرفته, جراح, صورت, هیکلش, نتراشیده, آهنگ, خارجی, متظاهر, فارسی, کلاس, ازدواج, نکنیم, ایرادی, داشته, عجله, انگار, آدمها, تکلیفمان, نیست, اصلا, ملاک, نصفه, نیمه, عوضشان, میکنیممی, افتیم, اندازه, گیری, برچسب, بهشان, آموزی, برگه, امتحانی, سفید, نوشت, سکوتم, نشانه, نداشتن, معلومات, آنچه, قابل, بیان, مدرکی, دادند, نوشته, شدنت, شکستت, بلکه, بامزه, بودنت, ارزش, دیدن, دوباره, آینده, دارد, مشاور, خانواده, همسرم, نظیری, حسرت, میخورند, سراسر, محبّت, شادی, توجّه, گذشت, هماهنگی, امّا, سؤالی, شوهرم, پرسیدم, کرده, مادرت, دریا, همزمان, باشیم, نجات, بیدرنگ, مادرم, زاییده, بزرگ, زحمتهای, زیادی, برایم, کشیده, عصبی, ناراحتم, بگویید, چکار, بگیرید, بایستید, بالا, بردن, انتظار, دیگران, توانایی, افزایش, دهید, شخصی, پسرش, وصیت, مرگم, جوراب, کهنه, پایم, بپوشانید, میخواهم, پدرش, جسدش, تخته, گذاشتند, بدهند, عالم, اظهار, ممانعت, اساس, چیزی, دیگری, پوشانیده, بسیار, اصرار, ورزید, آورند, انجام, تمام, علمای, یکجا, شدند, موضوع, مشورت, کردند, مناقشه, انجامید, مجلس, ادامه, ناگهان, وارد, نامه, صدای, بلند, پسرم, وجود, ثروت, دارایی, ماشین, واین, امکانات, وکارخانه, اجازه, ببرم, سراغ, خواهد, هوشیار, نخواهند, کوشش, برایت, گذاشته, استفاده, مصرف, برسانی, افتاده, زیرا, یگانه, همان, اعمالت, پدرم, رفتم, سیرک, خرید, بلیط؛, بچشون, جلوی, بودند, باجه, رسيدند, متصدی, قیمت, بهشون, اعلام, نگاهی, همسرش, انداخت, کافی, ندارد, نميدانست, بکند, جیبش, اسکناس, دلاری, آورد, زمین, برداشت, ببخشید, متوجه, کردو, متشکرم, شریفی, هايش, شرمنده, نشود, پذیرفت, ينکه, بهمراه, مادرشان, داخل, آهسته, شدیم, برگشتیم, چنین, پدری, افتخار, کردم, زیباترین, سیرکی, عمرم, بودم, ثروتمند, آنکه, بمیریم, انسانیت, نهایت, داریست, خاطرات, چارلی, چاپلین,