کپشن های مربوط به جلوی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی جلوی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

.️.
قیصر امین پور چه زیبا گفت :
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ کﻠﻤﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ :
"ببخشید"
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﮔﻔﺖ:
" ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ "
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ی " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ " ﻏﺮﻭﺭ له ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ !!؟؟
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ "
با ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟
چه ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ؟
گاهی ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ....
کاری ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﺑﺎﺷﺪ، نیست.
گذﺷﺖ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ
ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ....
انتظار ﺑﺨﺸﺶ ﻫﻢ ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ ....
شخصیت ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺁﺷﻮﺏ ﮐﺸﯿﺪﯼ ، ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﺭﺍﻡ نمی ﺷﻮﺩ ...

آدمها را بفهمید، دل،آلزایمر نمی گیرد.

یک تحویلداربانک میگفت
ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺍﻭرد تا ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کنه .
ﮔﻔﺘﻢ: ﻭقت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ!
ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﮐﯿﻢ !
ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭمم ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟ !
ﮔﻔﺘﻢ:فرقی نمیکنه ! ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ !
رفت، ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ کهنه ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺭﻧج دیدﻩ ای داشت،
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ ...
ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺤﻮیلش ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ :
ﭼﺸﻢ ﺗﻪ ﻗﺒﻀﻮ ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ ..
ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﻢ ...
ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﻬﺶ !
ﺑﻌﺪﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ ...
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﻡ
ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﭽﻢ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ !

ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺑﭽﻪ ﭘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩﯾﻪ ﮐﻪ ﺣﻼﻝ ﻣﺸﮑﻼﺗﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ

ﭘﺪﺭ است که ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪﺍﺭد ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳش ﻧﻴﺴﺖ ....
ﺑﻲ ﻣِﻨَﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻏﺮﻳﺒﮕﻲ ﻫﺎﻳش ﻣﻲ ﮔﺬﺭد ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺷد ...
ﻭ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳش ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻲ ﮐﻨد...

خدایا بالاتر از بهشتت چه داری برای پدرم میخواهم.تقدیم به همه باباها

ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ می‌گذاشت. ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ‌آمد، ﺷﯿﺮ را می‌خورد ﻭ سکه‌اﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ می‌انداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺩیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش می‌کنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.»

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ...

داغت که با سکوت سبک تر نمی شود
حرفی بزن
جواب که با سر نمی شود ..
می خواهم از غمت نخورم بر زمین
ولی
هر بار می رسم جلوی در،
نمی شود
من هیچ
محض خاطر این بچه ها بمان
باشد ....!؟؟؟؟
دوباره
فاطمه با سر ،
نمی شود...!

به معاویه گفتند :
می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟

گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!

گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم

گفت: خودم جمع شان را بر هم می زنم.
وارد مجلس تفسیر ابن عباس شد
، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!

بعد از مجلس رو به ابن عباس کرد و گفت:
ابن عباس تو
تفسیر_آیات می کنی یا تبلیغ علی بن ابی طالب؟!

ابن عباس گفت:
خوب گوش کن ...

"انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد"
این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت:
رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است!

ولی تو حتما باید این آیه را بخوانی ابن عباس ؟!

ابن عباس گفت: "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا"
بگو این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت: این هم قصه ی طهارت و عصمت_علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست!

ولی حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت: "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون"
معاویه این آیه برای کیست؟

معاویه گفت: زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه_بر_حق_علی_نازل شد، قبول دارم!
ولی حتما این را باید بخوانی؟

ابن عباس گفت: "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟

معاویه گفت: رسول خدا فرمود ؛ خبر_عظیم علی بن ابیطالب است .
ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت: "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟

معاویه گفت: پیغمبر فرمود ؛ حبل_الله علی_بن_ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید.
ولی باید همین را تفسیر کنی؟

ابن عباس گفت: "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت: این قصه قصه ی علم_علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری را در سیره ی او تعریف میکند،
ولی لازم است حتما این را بخوانی؟

ابن عباس گفت: "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟

معاویه گفت: این هم ماجرای_مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند،
ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟

ابن عباس گفت: "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟

گفت: روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت_علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن_علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم !
آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟

ابن عباس گفت: "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟

معاویه گفت: این هم ماجرای_ابلاغ_ولایت علی_بن_ابیطالب است قبول دارم!
ولی این را حتما باید بازگو کنی؟

ابن عباس گفت: "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟

معاویه گفت: این آیه هم اکمال_دیانت در پرتوی ولایت_علی_بن_ابیطالب است
ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را !

ابن عباس از جا بلند شد و گفت:

معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل_علی_بن_ابیطالب نباشد؟!

معاویه گفت: اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها
ابن عباس: این آیه هم فضل_علی بن ابیطالب است!

معاویه گفت: علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟!

ابن عباس گفت: نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود:

زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر!

معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:
ابن عباس راحت بگو تا_قرآن_باشد ، علی_هم_خواهد_بود...

کافری را که در جنگ اسیر شده بود،
آزاد کرد
زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند.

گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید.
گفت زنی به بهشت رفت و تنها کار خوبش این بود که به گربه ای غذا می داد.
روزی مردی را دید که ژولیده است. گفت آیا در خانه ات روغن نبود تا با آن موهای خود را مرتب کنی؟

دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، برگ گل است.

گل را می بویید
و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید.

بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم...

یک جایی در زندگی آدم باید راهنما بزند، آرام آرام بیاید کنار جاده بایستد. بعد که ایستاد از ماشین پیاده شود برود در عقب را باز کند رو کند به خودِ کهنه اش و بگوید بفرمایید پایین. باید رو کند به خود منفی بافش، به خود اهل شکایتش، به خود بی جنبه اش، به خود قدرنشناسش و بگوید که پیاده شو. باید خیلی بی تعارف زل بزند به چشم خود قدیمی اش و توضیح بدهد که دیگر ادامه این وضع ممکن نیست و زمان خداحافظی رسیده. آنوقت خود کهنه اگر پیاده نشد باید دستش را دراز کند و یقه خود کهنه را بگیرد و بیاندازدش بیرون. لازم شد وسایلش را هم از صندوق بردارد پرت کند جلویش.
بعد هم خود کهنه را رها کند کنار همان جاده برود دوباره بنشیند پشت فرمان. راه بیافتد در جاده. در آیینه به پشت سر هم نگاه نکند.
راه بیافتد به جستجوی خودی نو. بگردد دنبال خود نویی که قدرشناس و سپاسگزار باشد. خود نویی که قدر لحظه لحظه زندگی را بداند. خودی که آرامش بیاورد. خودی که لبخند بیاورد. خودی که اهل مهربانی باشد. خودی که جایی کنار جاده ایستاده است به انتظار. خودی که تا خود کهنه هست سوار نخواهد شد.

روبروی البـرزِ بلندبالا هم که بایستی

و دو دست‌ کوچک ات را جلوی چشمان‌ات بگیری

البرز را نمی‌بینی!

زندگی من هم پرشده از

«کوچک‌»های بسیــار «نزدیک»

 

که نمی‌گذارند بزرگی‌ات را ببینم ..

خدای خوبم سلام



مهربونم



دوستت دارم



دوستت دارم



دوستت دارم



با تمام احساسم



ممنونم که این احساس قشنگ الان در من جاریست



و میخوام فقط به تو برسم



کمکم کن وتنهام نزار



ممنونم از بابت همه چیز



راستی خدای خوبم



میگن هر وقت با خلوص نیت صدات کنیم جواب میگیرم



ومن الان از ته دلم دعا میکنم برای شفای همه ی بیمارا



و بخصوص اونی که مورد ظلم واقع شده



دلش شکسته و بیماریش اونو داره از پا درمیاره



و تو بهتر از همه میشناسیش مهربونم



خدای خوبم



هر چی بیشتر به عمق زندگی نیگاه میکنم



بیشتر دوس دارم دنیارو رها کنم



واقعا اینروزا حس میکنم



دنیا بی ارزشه



نه اینه از زندگیم بهره نبرم



نه



تا آخرین لحظه ی عمرم



تمام تلاشم رو میکنم



تا حداکثر بهره رو از عمرم ببرم



و به چیزایی که به زندگیم ارزش میده فک میکنم



تا لااقل جلوی تو شرمنده نباشم



می بوسمت خدای خوبم

جلوی خمیازه کشیدن را نگیرید
خمیازه کشیدن باعث پایین آمدن حرارت مغز میشود. بالا رفتن دمای مغز سبب مرگ سلول‌های مغز شده و این سبب آسیب به سایر بخش‌های بدن ومرگ زودرس فرد میشود !

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

قیصر, امین, زیبا, ببخشید, گاهی, کاری, نیست, انتظار, شخصیت, آدمها, بفهمید, آلزایمر, گیرد, میگفت, فرقی, نمیکنه, کهنه, داشت, خدایا, بالاتر, بهشتت, داری, برای, پدرم, میخواهم, تقدیم, باباها, میگذاشت, میخورد, سکها, میانداخت, بکشد, فراموش, میکنی, داغت, سکوت, حرفی, جواب, نخورم, زمین, جلوی, خاطر, بمان, باشد, دوباره, فاطمه, معاویه, گفتند, دانی, عباس, تفسیر, قرآن, پیغمبر, بوده, هاشمیان, نکند, آیات, ابیطالب, قضیه, شاکی, هستیم, خودم, وارد, مجلس, چنان, کیفیتی, اعتراضی, برخود, ندید, تفسیرآیات, تبلیغ, انَّما, اَنتَ, مُنذِرُ, َلِکُلِ, قَومِ, کیست, رسول, فرمود, منذر, هادی, وجود, حتما, باید, بخوانی, اِنَّما, یُریدُ, اللهُ, لِیُذهِبَ, عَنکُمُ, الرِّجسَ, اَهلَ, البَیتِ, تَطهیرا, طهارت, عصمتعلی, بیتش, درست, رَسولُه, یُقیمونَ, الصَّلوهَ, یُوتونَ, الزَّکوةَ, رکِعون, زمانی, انگشتر, قبول, دارم, عَمَّ, عَنِ, النَّبَاِ, العَظیم, خبرعظیم, بِحَبلِ, اللهِ, جَمیعا, ببینم, حبلالله, دامن, بزنید, دیگر, نروید, گمراه, میشوید, همین, کَفی, بِاللهِ, شَهیدا, بَینی, بَینَکُم, چیست, علمعلی, جاری, سیره, تعریف, میکند, لازم, قُلْ, نَدْعُ, نجران, میخواند, مردم, ساَلَ, سائِلٌ, بِعَذابِ, واقِع, غدیر, سخنان, خودت, رسالت, عذاب, تحمل, ولایتعلی, ندارم, خداوند, همگان, دشمنعلی, هلاک, اَیُّهَا, الرَّسولُ, بَلِّغ, اُنزِلَ, اِلَیک, بازگو, اَلیومَ, اَکمَلتُ, لَکُم, دینَکُم, پرتوی, بلند, کجای, بخوانم, نباشد, اصلا, اِذا, زُلزِلَتِ, الارض, زلزالها, فضلعلی, نشنیدی, نگذشته, زلزله, مدینه, وحشت, خانه, بودند, میانشان, حاضر, پایش, کوبید, ابوتراب, آرام, پیچید, راحت, کافری, اسیر, آزاد, زیرا, اعتقاد, اخلاقی, همواره, رفتار, مبادا, گوسفند, چشمان, چاقو, کنید, بدانید, حیوان, فهمد, ندارید, بیاندازید, تنها, خوبش, گربه, روزی, مردی, ژولیده, روغن, نبود, موهای, مرتب, دختران, برروی, زانو, نشاند, دیگران, بوسید, محبت, بیاموزند, پرسیدند, فرزند, بهتر, خوبند, ریحانه, بویید, درخت, احترام, بگذارید, بارها, آسان, بگیرید, زحمت, بیاندازم, جایی, زندگی, راهنما, بزند, بیاید, کنار, جاده, بایستد, ایستاد, ماشین, پیاده, برود, خودِ, بگوید, بفرمایید, پایین, منفی, بافش, شکایتش, جنبه, قدرنشناسش, خیلی, تعارف, قدیمی, توضیح, بدهد, ادامه, ممکن, خداحافظی, رسیده, آنوقت, دستش, دراز, بگیرد, بیاندازدش, بیرون, وسایلش, صندوق, بردارد, جلویش, همان, بنشیند, فرمان, بیافتد, آیینه, نگاه, جستجوی, خودی, بگردد, دنبال, نویی, قدرشناس, سپاسگزار, لحظه, بداند, آرامش, بیاورد, لبخند, مهربانی, ایستاده, سوار, نخواهد, روبروی, البرزِ, بلندبالا, بایستی, کوچک, چشمانات, نمیبینی, پرشده, کوچکهای, بسیار, نزدیک, نمیگذارند, بزرگیات, خوبم, سلام, مهربونم, دوستت, تمام, احساسم, ممنونم, قشنگ, الان, جاریست, میخوام, برسم, کمکم, وتنهام, نزار, بابت, راستی, میگن, خلوص, صدات, کنیم, میگیرم, میکنم, شفای, بیمارا, بخصوص, اونی, مورد, واقع, شکسته, بیماریش, اونو, داره, درمیاره, میشناسیش, بیشتر, نیگاه, دنیارو, واقعا, اینروزا, ارزشه, اینه, زندگیم, بهره, نبرم, آخرین, عمرم, تلاشم, حداکثر, ببرم, چیزایی, میده, لااقل, شرمنده, نباشم, بوسمت, خمیازه, کشیدن, نگیرید, باعث, آمدن, حرارت, میشود, رفتن, دمای, سلولهای, آسیب, سایر, بخشهای, ومرگ, زودرس,